responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 644


- سنن بيهقى ج 9 ص 227 ابو عبدالله حافظ . . . . . . از مروان و مسور بن مخرمه در قصه حديبيه روايت مىكند : پس از آنكه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به حديبيه رسيد و سهيل بن عمرو از جانب قريش آمد ، كار به صلح انجاميد ، قرار شد ده سال بين آنها صلح برقرار باشد و مسلمانان آن سال را برگردند و سال بعد براى حج به مكه بروند و فراريان يكديگر پس بدهند . در اين بين ابو جندل پسر سهيل بن عمرو كه مسلمان شده بود و در مكه او را در غل و زنجير كرده بودند ، توانست فرار كند ، و در حاليكه پاهايش در غل و زنجير بود ، خود را به مسلمانان رساند ، سهيل كه پسرش را ديد ، بلند شد و با سيلى به صورت او زد و موهايش را پيچاند ، و گفت : يا محمد ، قرار ما اين شد كه فراريان يكديگر را پس بدهيم و پسر من بعد از آن بود . حضرت فرمود : بله . راست مىگويى . ابو جندل گفت : اى مسلمانان مىخواهيد مرا به مشركين پس بدهيد ، تا گمراهم كنند . حضرت به او فرمود : صبر كن ، خداوند براى تو و ديگر مستضعفين فرج و گشايشى قرار خواهد داد . ما با اينها صلح كرده و نمىتوانيم بر خلاف حرف خودمان عمل كنيم . عمر مىگويد : من كنار ابو جندل بودم كه پدرش او را مىكشيد ، به او گفتم اينها مشركند و خونشان خون سگ است ، و با شمشير به آندو نزديك شدم ، اميد آنرا داشتم كه شمشير را از دست من بگيرد و پدرش را بكشد . اما او اين كار را نكرد .
پيامبر صلى الله عليه وآله تحريكات عمر را براى تخريب صلح خنثى نمود ! !
- بخارى ج 5 ص 68 شجاع بن وليد از نضر بن محمد از سخر از نافع روايت مىكند : مردم مىگويند پسر عمر زودتر از پدرش مسلمان شد . ولى اينطور نيست ، بلكه در صلح حديبيه ، عمر عبدالله پسرش را فرستاد تا اسب او را كه نزد فلان انصارى بود بگيرد تا در جنگ از آن استفاده نمايد . در حاليكه در همان موقع مردم در زير درخت مشغول بيعت با رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بودند ، و عمر خبر نداشت . عبدالله رفت و بيعت كرد . سپس اسب را گرفت و نزد پدرش عمر برد ، كه آماده جنگ شده بود . به او خبر داد كه مردم دارند بيعت مىكنند . عمر هم رفت و بيعت نمود . بهمين خاطر معروف شد كه پسر عمر زودتر از پدرش مسلمان شد .

644

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 644
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست