. . . مىگويد : عمر آنروز ( روز نزول آيه ) دو تن از زنانش را كه مشرك بودند طلاق داد كه يكى را معاويه و ديگرى را صفوان بن اميه گرفت .
- الدر المنثور ج 6 ص 206 بخارى از مسور بن مخرمة و مروان بن حكم روايت كرده : هنگامى كه رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم با كفار قريش در حديبيه معاهده نمود . چند تن از زنان مؤمنه نزد حضرت آمدند ، آنگاه اين آيه نازل شد كه : اى كسانى كه ايمان آورده‌أيد ، چنانچه زنان مؤمنه نزد شما مهاجرت كردند . . . تا اينجا كه زنان كافره را بعنوان همسرى خود نگه نداريد ، عمر همانجا دو تن از زنان خود را كه در زمان مشرك بودن آنها را گرفته بود طلاق داد .
- الدر المنثور ج 4 ص 201 . . . هنگامى كه آيه ( زنان كافره را نزد خود نگه داريد ) نازل شد ، عمر ، دو همسر خود را كه در زمان مشرك بودن با آنها ازدواج كرد ، و هنوز در شرك خود باقى بودند طلاق داد كه يكى را معاوية بن ابي سفيان گرفت و ديگرى را صفوان بن امية .
عمر با زنى با اجازه پدرش و بدون رضايت خود او ازدواج كرد - كنز العمال ج 13 ص 633 37603 - يحيى بن عبدالرحمان بن حاطب مىگويد : عاتكة دختر زيد بن عمرو بن نفيل زن عبدالله بن ابي بكر بود شوهرش مقدارى از اموالش را به او داد به اين شرط كه پس از مرگ او ازدواج نكند ، اما عمر كسى را نزد او فرستاد كه چرا چيزى را كه خدا براى تو حلال كرده بر خود حرام مىكنى ، اموالى را كه گرفته‌اى برگردان و ازدواج كن ، او هم اموال را برگرداند و عمر هم با او ازدواج نمود ( ابن سعد ) 37604 - علي بن يزيد مىگويد : عبدالله بن ابي بكر ، شوهر عاتكة دختر زيد با او شرط كرد كه پس از مرگ او با كسى ازدواج نكند ، زن هم پس از فوت شوهر از همه بريد و هر چه از او خواستگارى كردند قبول نكرد عمر به ولى آن زن گفت : از او بپرس كه با من ازدواج مىكند ولى او باز هم نپذيرفت . عمر به او گفت : تو او را به من تزويج كن ( بدون رضايت زن ) او هم چنين كرد ، آنگاه عمر نزد آن زن رفت و با دعوا و درگيرى زيادى او را مجبور به نزديكى كرد ، هنگامى كه فارغ شد ( خوشش نيامد ) و گفت : اف اف اف و ديگر نزد آن زن نرفت ، آنگاه زن

63