كنيز خود را نزد عمر فرستاد كه او خود را آماده كرده پيش او بيايد ( ابن سعد اين روايت سندش مقطوع است ) . < فهرس الموضوعات > انتساب دروغ به حضرت على < / فهرس الموضوعات > انتساب دروغ به حضرت على - كنز العمال ج 16 ص 552 و 553 45853 - ابي سلمة از عبدالرحمان بن عوف روايت مىكند : عاتكة دختر زيد بن عمرو بن نفيل همسر عبدالله بن ابي بكر بود كه بشدت او را دوست داشت ، لذا باغ خود را به او بخشيد به اين شرط كه بعد از او ازدواج نكند ، اتفاقا در روز طائف ( در جنگ حنين ) تيرى به او اصابت كرد و چهل روز پس از وفات رسول خدا ( صلى الله عليه وآله وسلم ) زخم او ملتهب شد و فوت كرد . عاتكة هم در مصيبت او اين اشعار را سرود : قسم خوردهام كه در مصيبت تو هميشه چشمم گريان باشد و بدنم هميشه خاك آلود باقى بماند هميشه اينگونه بمانم مادامى كه پرندهها آواز مىخوانند و مادامى كه صبحگاهان پس از شب خواهند آمد آنگاه عمر بن خطاب از او خواستگارى كرده ولى او در جواب گفت : كه شوهرم به من باغى بخشيده بشرط آنكه ازدواج نكنم . عمر گفت استفتاء كن ، او هم از حضرت علي عليه السلام استفتاء كرد و حضرت فرمود : باغ را پس بده و ازدواج كن . آنگاه عمر او را گرفت و عدهاى از اصحاب رسول خدا ( ص ) من جمله حضرت علي بن ابي طالب ( ع ) را كه با عبدالله بن ابي بكر ( شوهر سابق عاتكة ) عقد اخوت داشته براى عروسى دعوت كرد ، على ( ع ) به عمر گفت اجازه بده با آن زن ( عاتكة ) صحبت كنم ، عمر هم اجازه داد و حضرت به او شعر خودش را يادآورى كرد كه : قسم خوردهام هميشه در مصيبت تو اشكبار باشم و هميشه پوستم در فراق تو زرد باشد عمر به على گفت كه با تكرار آنها زن را از من ناراحت مكن . ( اين انتساب به حضرت على ( ع ) دروغ بوده و جعل آن براى بد نام كردن على ( ع ) است ) < فهرس الموضوعات > اختلاف عمر با همسرش بر سر فرزند بعد از طلاق < / فهرس الموضوعات > اختلاف عمر با همسرش بر سر فرزند بعد از طلاق - سنن بيهقى ج 8 ص 5