responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 416


على بن محمد بن عقبه الشيبانى . . . . . . از محمد بن طلحة بن يزيد بن ركانه روايت مىكند : عمر بن خطاب مىگفت : سه چيز را از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم پرسيده بودم ، برايم از شتران سرخ مو بهتر بود . يكى آنكه خليفه بعد از آن حضرت چه كسى خواهد بود ، دوم آنكه آيا جنگ با كسانى كه زكات را قبول دارند اما آنرا به من نمىدهند ، جايز است و سوم معناى كلاله .
على بن محمد بن عقبه . . . . از ابن عباس روايت مىكند : من آخرين كسى بودم كه از عمر جدا شدم ، و شنيدم آنچه را كه گفت ، يكى از آنچه كه برايم گفت اين بود ، كلاله كسى است كه بميرد و فرزند نداشته باشد . سپس حاكم مىگويد اين روايت صحيح است اما مسلم و بخارى آنرا روايت نكرده‌اند .
كلاله ، همچنانكه عقده عمر بود ، عقده ابوبكر هم بود ! !
- سنن بيهقى ج 6 ص 223 ابو عبدالله حافظ . . . از شعبى روايت مىكند : از ابو بكر درباره كلاله سؤال كردند ، گفت : به نظر خودم جواب مىدهم ، اگر درست باشد ، از خداست و اگر غلط باشد از شيطان است . به نظر من كلاله كسى است كه بميرد و فرزند و پدر نداشته باشد . زمانى كه عمر به خلافت رسيد ، گفت : از خدا خجالت مىكشم چيزى را كه ابوبكر گفته ، رد كنم .
- سنن دارى ج 2 ص 365 يزيد بن هارون از عاصم از شعبى روايت مىكند : از ابوبكر درباره كلاله پرسيدند ، گفت : به نظر خودم جواب مىدهم ، اگر درست باشد ، از خداست و اگر غلط باشد از شيطان است ، به نظر من كلاله كسى است كه بميرد و فرزند و پدر نداشته باشد . زمانى كه عمر به خلافت رسيد ، گفت : از خدا خجالت مىكشم چيزى را كه ابوبكر گفته ، رد كنم .
- سنن بيهقى ج 6 ص 224 ابو نصر بن قتاده . . . . . از شعبى روايت مىكند : عمر مىگفت كلاله ، اقرباء غير از فرزند مىباشد و ابوبكر مىگفت ، كلاله اقرباء غير از پدر و فرزند است . اما زمانى كه عمر ترور شد ،

416

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 416
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست