responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1191


امية بن عبد الله از طرف عبد الملك والى خراسان شد . و از اصحاب هم نبوده است ( رسول خدا صلى الله عليه وآله را درك نكرده است ) . تاريخ و سيره‌نويسان داستان حكومت او را در خراسان نوشته‌اند . . .
و تاريخ بخارى ج 2 ص 7 و الجرح و التعديل ج 2 ص 301 - تهذيب الكمال ج 3 ص 335 سعيد بن عبد العزيز مىگويد : عبد الملك هنگام صرف نهار گفت : بگوييد : خالد بن يزيد بن معاويه بيايد گفتند : او مرد . گفت : بگوئيد : ابن اسيد بيايد . گفتند : او هم مرد . گفت : بگوئيد : روح بن زنباع بيايد . گفتند : او هم مرد . گفت : غذا را برداريد ، غذا را برداريد ، ابو مسهر مىگويد : عبد الملك بلند شد و رفت وقتى مىخواست سوار بر اسبش شود دو بيت شعر خواند كه مضمونش چنين بود : رفقايم همه رفتند و من ماندم غمگين و نالان . حال بايد گاهى در بطن عقيق و گاهى در ظاهر مسكن گزينم . خليفه بن خياط مىگويد : امية بن عبد الله بن خالد بن اسير در ايام خلافت عبد الملك از دنيا رفت . حافظ ابو القاسم مىگويد : تا آنجا كه من خبر دارم امية بن خالد بن يزيد بن معاويه و روح بن زنباع در طول يكسال در صنبره از دنيا رفتند . از طريق ديگر نيز گفته‌اند كه روح بن زنباع در سال 84 از دنيا رفت . ابو بشر دولابى . . . از ابو الحسن مدائنى روايت مىكند : در سال 87 امية بن عبد الله بن خالد بن اسيد از دنيا رفت . ( غرض از ذكر تاريخ امية بن عبد الله بن خالد بن اسيد كه از بنى اميه بود ، اينستكه طبق تاريخ فوت اين شخص كه حدودا پنجاه سال بعد از فوت عمر مىشود . در ولايت خراسان حكومت مىكرد ، و دو سوره دروغين خلع و حفد عمر را در نماز مىخوانده و آنرا بنام قرآن معرفى مىكرده است . لذا بايد گفت كه بنى اميه كه دشمن قسم خورده اسلام و قرآن بودند از بدعتهاى عمر و ديگران بيشترين استفاده را كرده و درصدد ضربه به اسلام برمىآمدند . ) قرآن با صداى رسا دو سوره ساختگى عمر را از خود نفى مىكند . . . اگر چه تلاش وسيعى كردند تا آنها را به قرآن بچسبانند ! !
- كتاب الأم ج 7 ص 148

1191

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1191
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست