عبد الله را انتخاب نكردى ؟ جواب داد : همين مقدار كه آل خطاب از او مىكشند بس است . او بلد نيست يك زن درست طلاق دهد ( تا چه رسد به خلافت . ) سپس دستور داد صهيب سه روز با مردم نماز بخواند تا آنكه اهل شورا يك نفر را انتخاب كنند . و به ابو طلحه زيد بن سهل انصارى دستور داد . چنانچه چهار نفر يكى را انتخاب كردند و دو نفر يكى ديگر را آندو را كه مخالف هستند ، گردن بزن و چنانچه سه با سه برابر بودند ، آن دسته را كه عبد الرحمان بن عوف در ميان آنان نيست ، گردن بزن . و چنانچه سه روز گذشت و نتوانستند كسى را انتخاب كنند ، همه را گردن بزن . بالاخره شورا كار خود را در روزهاى باقيمانده از ذى الحجه سال 23 هجرى تمام كرد و صهيب همان كسى است كه هم با مردم نماز خواند و هم بر عمر و ابو طلحة مرتبا سرش را داخل جمع شورا مىكرد و مىگفت : عجله كنيد ، عجله كنيد كه وقت تمام شد .
عمل به مواد قانونى شوراى عمر واجب است ! !
- تاريخ مدينه منوره ج 3 ص 924 محمد . . . از عبد الله بن عمر روايت مىكند : عمر را غسل داده و كفن كرده و بر او نماز خواندند . عمر دستور داد : پس از آنكه من مردم سه روز صبر كنيد ، در اين سه روز صهيب با مردم نماز بخواند و روز چهارم نبايد بيايد مگر آنكه خليفه داشته باشيد . عبد الله بن عمر هم در شورا عضويت ندارد ، ولى بعنوان مشاور خواهد بود . طلحه ( هم كه در مسافرت است ) با شما شريك است . چنانچه در اين سه روز آمد نظرش معتبر است و اگر بعد از آن آمد ، شما كار خود را ادامه دهيد ، و خليفه را انتخاب كنيد . كسى مسؤليت طلحه را بگردن مىگيرد ؟ سعد بن ابىوقاص گفت : من . عمر گفت : البته اميدوارم پس از آنكه برگشت مخالفتى نكند . اما گمان نمىكنم غير از على ( عليه السلام ) و عثمان كسى به خلافت برسد . اما اگر عثمان به خلافت برسد ، او آدم نرم و ملايمى است و اما اگر على ( عليه السلام ) به خلافت برسد ، او شوخ مزاج است . اما براى خلافت سزاوارتر است و مردم را به راه حق خواهد برد . اما اگر سعد انتخاب شد ، البته اهليت آن را دارد ، اما بايد كمكش كند ، چون او را از ضعف و خيانت مبرا نمىدانم . عبد الرحمن بن عوف صاحب‌نظر خوبى است ، نظر مستقيم و محكمى دراد ، و خداوند هم او را حفاظت مىكند ، گوش به فرمان او باشيد . سپس به ابو طلحه انصارى گفت : خداوند هميشه به شما ( انصار ) اسلام را عزيز داشته ، تو هم از آنان انتخاب كن و به مقداد بن اسود گفت : وقتى مرا در قبر گذاشتيد ، آن شش نفر را داخل خانه‌اى كرده تا يك نفر را انتخاب كنند . و به صهيب گفت : سه

1040