نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي جلد : 1 صفحه : 34
شعر طبرى طبرى گاهى اشعارى ميخوانده است كه از مضامين آنها نيز ميتوان بمكارم اخلاق و مناعت نفس و عفت و پاكيزگى اخلاق او پى برد . مورخان و نويسندگان معين نكردهاند كه اشعار از خود طبرى است و يا از ديگرى زيرا بكلمه « انشاء » كه احتمال هر دو وجه را ميدهد تعبير كردهاند . دور نيست كه اشعار از خود طبرى باشد ، زيرا چنانكه از اين پيش در « مقام علمى طبرى » بحث كرديم ، طبرى در علوم ادبيه نيز مهارت و حذاقت داشت و از اشعار شعراى عرب چه از دورهء جاهليت و چه از عصر اسلام باندازهء كافى حفظ داشت . در نكوهش از نخوت و تكبر ثروتمندان و اظهار زبونى و مذلت فقيران اين دو بيت را ميخوانده است : < شعر > خلقان لا ارضى طريقهما تيه الغنى و مذلة الفقر فاذا غنيت فلا تكن بطراً و اذا افتقرت فته على الدهر < / شعر > « دو خوى مرا ناپسنديده است : يكى تكبر در هنگام بىنيازى و ديگرى اظهار بيچارگى در موقع نيازمندى » « پس هر گاه بىنياز شوى متكبر و سركش مشو و چون فقير گردى در مقابل روزگار سربلند بايست » در بزرگوارى طبع و مناعت نفس اين اشعار را ميخوانده است : < شعر > اذا اعسرت لم اعلم رفيقى و استغنى فيستغنى صديقى حيائى حافظ لى ماء وجهى و رفقى فى مطالبتى رفيقى و لو انى سمحت ببذل وجهى لكنت الى الغنى سهل الطريق [1] < / شعر > « هر گاه تنگدست گردم ، دوستم را آگاه نميكنم ، من اظهار بىنيازى ميكنم و دوستم بىنياز مىشود . « شرمم نگهدارندهء آبروى من است ، و رفق و نرمى كه در خواستن ميكنم بهترين رفيقم مىباشد اگر من هم آبروى خود را براى بدست آوردن پول از دست ميدادم به زودى پولدار ميشدم »
[1] ابن خلكان نوشته است : در مجموعهاى اين اشعار بطبرى نسبت داده شده است . وفيات الاعيان .
34
نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي جلد : 1 صفحه : 34