نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 65
قبيل سيا و غيره نمىرسد . مثَل بوذرجمهر و ضرب المثل « سحرخيز باش تا كامروا باشى » به ياد مىآيد . طبقات حاكمه قبل از توده هاى مردم به ارزش تشكل ، برنامه و غيره پى بردند . بالاتر اينكه از وسيله اى استفاده كردند كه تودهء مردم را تخدير مىكنند و آن نفاق و دو رويى ، و جوفروشى و گندم نمايى و كاسه زير نيم كاسه داشتن و سرپوش طلايى كشيدن و ظاهرش چون گور كافر پرحلل بودن [ است . ] بشر ديروز مانند مسلم بن عقبه مىآمد از مردم مدينه رسماً به عنوان بردگى يزيد بيعت مىگرفت ولى به نام آزادى اين كار را نمىكرد . ولى امروز عمل مقدسى نمانده است كه سرپوش مقاصد پليد واقع نشده باشد [1] از مؤسسات فرهنگى ، مؤسسات بهداشت ، مؤسسات تعاونى و امداد ، مؤسسات به نام مذهبى و تبشير ، اعلاميه حقوق بشر و غيره . هر جا كه حمايتى از حقى هست براى طمعى است سرشار . امريكائيان به حمايت مردم ويتنام با استعمار فرانسه مبارزه مىكنند و بعد چنگال خودشان را سختتر فرو مىكنند و به قول سعدى : « شنيدم گوسفندى را بزرگى - رهانيد از دهان و چنگ گرگى . . . » . عجيب اين است كه هر نهضت به ظاهر انسانى كه در قرون جديده شده ريشهء مادى و مطامع دارد از قبيل نهضت ضدبردگى امريكا [2] ( رجوع شود به نگاهى به تاريخ جهان و تاريخ آلبرماله ) . نمونه اش را در تشكيل مجالس خيريهء امروز مىبينيم كه براى جمع آورى كمك براى زلزله زدگان ، يتيمان ، كارناوال تشكيل مىدهند ، مجلس رقص تشكيل مىدهند و بليط مىفروشند . هوبز در امتياز انسان از ساير حيوانات اجتماعى و علت تصادم در اجتماع انسانى و عدم اختلال و تصادم در اجتماع جاندارهاى اجتماعى ، پنج جهت ذكر مىكند :
[1] . رجوع شود به ورقهء « استعمار » سخن يك سياه در جواب دو افسر انگليسى ، ايضا به كتاب ( دو مذهب ) تأليف خسروشاهى و به ورقه هاى « بردگى بعد از الغاء بردگى » . [2] . و از قبيل حق مالكيت و استقلال اقتصادى دادن به زن كه متعاقب احتياج به كارگر ارزان در اروپا پيدا شد ( لذات فلسفه ) .
65
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 65