مادى و معنوى بشر و شرافت و تقدس كوشش در رفع اين نيازمنديها و ترجيح كسى كه از خود مىگذرد و خود را فداى خدمت به ديگران مىكند ، با آنكه از نظر منطق ماشينى و غريزهء خودخواهى و حب به ذات احمقانه است ، مشكلى است كه ماترياليسم هرگز قادر به حل آن نخواهد بود . ( ر . ك : نمره 51 ) .
نياز به احسان و خدمت و محبت به ديگران :
آيا واقعاً در انسان نيازى به خدمت كردن و احسان كردن است ؟ كه البته اگر باشد قطعاً معنوى است نه مادى . آيا در انسان نيازى به محبت رساندن و حمايت و دستگيرى است ؟ هر نيازى از يك خلأ حكايت مىكند كه آن خلأ تقاضاى پرشدن دارد . آن خلأ در كجاست و چه چيز آن را پر مىكند ؟ اينهاست مسائل انسانى كه در « مكتب انسانيت » بايد طرح شود .
صلح كل ، .
مكتب انسانيت نيست :
والَّا مكتب انسانيت به صورت منفى صرف كه بگويد در نظر من فرقى ميان انسان و انسان نيست ( هرچند تفاوت آنها در ارزشهاى انسانى از قبيل تقوا ، دانش ، جهاد ، عمل و فعاليت است ) مكتب شناخته نمىشود . بعضىها از آن جهت خود را طرفدار مكتب انسانيت مىدانند كه صلح كلاند و فرقى ميان انسان خداپرست و انسان بت پرست قائل نيستند زيرا هر دو انسانند ، يعنى هر دو جهازات مادى انسان را دارند .
( رجوع به نمره 50 ) .
30 . ميل به خدمت و حمايت فرزند آيا يك ملاك انسانى است ؟ در حيوان همچنين چيزى به صورت غريزه وجود دارد . آيا آنچه در انسان است چيست ؟ .
مؤسسه خوشحالان شيراز :
31 . در شيراز مؤسسه اى را بازديد كردم به نام مؤسسهء خوشحالان وابسته به بيمارستان سلامى . ديدم در آنجا مردى به نام « امامزاده » متصدى تعليم و تربيت كودكان كر و لال بود . با چه زحمتى آنها را نوشتن و خواندن مىآموخت ! دهانش را با طرز مخصوصى جلو چشم آنها باز و بسته مىكرد كه مثلًا آنها بفهمند او مىگويد « اينجا » و آنها اين كلمه را بنويسند و بفهمند . اين كار را با عشق و علاقه و ايمان مىكرد .
هرگز پول قادر نيست چنين كارى انجام دهد ، اين كار معجزهء

392