نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 328
اين كه وجود عقلى و فكرى او شد ، بنا بر اصالت شخصيت روحى كه شخصيت واقعى هركس « من » اوست نه ساختمانش حتى ساختمان مغز ، و بنا بر اتحاد عاقل و معقول و مريد و مراد عين او مىشود . ما در مباحث معارف اسلامى در شبهاى دوشنبه كه استخراج شده است ، بحث جامع و مفيدى درباره خود واقعى انسان كرديم و گفتيم انسان در ياد هرچه باشد و متوجه به هرچه باشد خود را فراموش مىكند الَّا توجه به خدا كه خود واقعى را به ياد مىآورد و اين بدان جهت است كه از يك نظر حقيقت هر چيز خداست و از جهت ديگر اين است كه خداوند تنها حقيقتى است كه محو شدن در او تاريكى نمىآورد و بهتر انسان را روشن مىكند [1] واقعاً اين خاصيت در آفت زدگى دنيا هست كه انسان را از خود بيگانه مىكند و حتى فلسفه زندگى در نظر انسان مسخ مىشود ، وسيله هدف مىشود و هدف فداى وسيله مىگردد و حكومت آن وجود فكرىِ آن آفت مانع مىشود كه انديشه انسان مجال درك داشته باشد . مثلًا آنجا كه مال هدف مىشود ، يك انسان - كه فلسفه ثروت وسيله بودنش است - در خدمت پول قرار مىگيرد و افزايش پول گرچه مستلزم نقص آسايش و عمر و ساير بهره هاى زندگى خودش است عين افزايش شخصيت خودش تلقى مىشود . اين است كه اميرالمؤمنين مىفرمايد : « عجبت للبخيل يستعجل الفقر ، يعيش فى الدنيا عيش الفقراء و يحاسب حساب الاغنياء » افرادى كه واقعاً به صورت خدمتگزاران كمربسته و فداكار و مجاهد و بردهء تن خالص لايملك لنفسه نفعاً و لاضرّاً درآمده بودند ، و اين است كه انسان مىفهمد كه چقدر زيبا فرمود اميرالمؤمنين جمله سابق الذكر را . و همچنين آن كه جاه زده مىشود . جاه و مقام براى غالب پادشاهان ، امرا و ديگران به صورت يك بيمارى درمىآيد كه محبوب بالذات در حد فراموشى محبّ مىشود ، به جاى اينكه موجب قدرت و
[1] . رجوع شود به ورقه هاى « روح ، خود واقعى و خودخيالى » .
328
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 328