شرط مرد برتر آن است كه از قيد و بند نيك و بد رها گردد :
ديگر اينكه بايد رأفت و رقت قلب را دور انداخت . رأفت از عجز است ، فروتنى و فرمانبردارى از فرومايگى است . حلم و حوصله و عفو و اغماض از بىهمتى و سستى است . مردانگى بايد اختيار كرد .
بشر بايد به مرتبه « مرد برتر » برسد . مرد برتر آن است كه از نيك و بد برتر باشد ، عزم و اراده داشته باشد ، قيد و بند تكليف و لوم نفس و وجدان را بگسلاند . آن كه مىگويد زندگانى دنيا قابليت ندارد ، درواقع بايد بگويد من براى زندگى دنيا قابليت ندارم .
نفس كشتن چرا و غيرپرستى چرا ؟ :
نفس كشتن چرا ؟ نفس را بايد پرورد . غيرپرستى چيست ؟ خود را بايد خواست و خود را بايد پرستيد . ضعيف و ناتوان را بايد رها كرد تا از ميان برود و رنج و درد از دنيا كاسته شود و ناتوان بر دوش توانا بار نباشد و سنگ راهش نشود . مرد برتر و زبردست لازم است ، مرد زيردست اگر نباشد چه باك ؟ گروه مردمان غايت وجود نيست ، بلكه وجود خواص و مردان برتر غايت مطلوب است .
تعريف مرد برتر و انسان كامل نيچه :
مرد برتر آن است كه نيرومند باشد و به نيرومندى زندگى كند و هواها و تمايلات خود را برآورده نمايد ، خوش باشد و خود را خواجه و خداوند بداند و هر مانعى كه براى خواجگى در پيش بيايد از ميان بردارد و از خطر نهراسد و از جنگ نترسد .
عشق و عاشق و معشوقى كارى است لغو و نبايد مبناى ازدواج باشد مزاوجت بايد ميان نيرومندان واقع شود تا فرزندان نيرومند برآورند و مردان برتر ظهور كنند .
تساوى زن و مرد نيز باطل است :
برابرى زن با مرد و لزوم رعايت حقوق او نيز از سخنان باطل است .
اصل ، مرد است . مرد بايد جنگى بوده و زن وسيلهء تفنن و تفريح جنگيان باشد و فرزند بياورد .
نيچه مذهب سوفسطاييان يونان را تجديد كرد كه مىگفتند ميزان نيكى و بدى شخص انسان است ، هرچه نفس خواهان است و مىپسندد خوب است و خلافش بد است ، و اين همان مذهبى است كه دو هزار و سيصد و چهار سال پيش از اين ، سقراط و افلاطون در معارضه آن مجاهده كردند و پيش بردند . از اين رو است كه نيچه

319