responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري    جلد : 1  صفحه : 104


مشقت كاركردن برهى [1] ؟ ! گفت : تو چرا كار نكنى تا از مذلَّت خدمت رهايى يا بى كه خردمندان گفته‌اند : نان خود خوردن و نشستن به كه كمر زرين به خدمت بستن .
< شعر > به دست آهن تفته كردن خمير به از دست بر سينه پيش امير » [2] < / شعر > در ديوان منسوب به مولى است :
< شعر > كدّكدّ العبد ان احببت ان تصبح حرّا واقطع الآمال من مال بنى آدم طرّا لاتقل ذا مكسب يزرى فقصدالناس ازرى انت ما استغنيت عن غيرك اعلى الناس قدرا < / شعر > بعضى از ادبا نُه كلمه از كلمات مولى را انتخاب كرده‌اند و براى آنها نظير تشخيص نداده‌اند سه جمله اش اين است : « احتج الى من شئت تكن اسيره و استغن عمّن شئت تكن نظيره و احسن الى من شئت تكن اميره » .
پس مطلب را براى اثبات شخصيت مركب انسان از همين جا شروع مىكنيم كه يك امر آزمايشى عمومى است راجع به اينكه اين چه حس و چه حالتى است در بشر كه فقر و تنگدستى و گرسنگى را بر خدمت و كوچكى كردن و سيرشدن و آسايش داشتن ترجيح مىدهد . در اينجا انسان آزادى از منت را بر هزاران نعمت مادى و حيوانى كه شكم را سير و تن را پوشيده و وسايل مادى زندگى را مهيا مىكند ، ترجيح مىدهد . اسارت منت درواقع نوعى اسارت معنوى است براى بشرى نسبت به بشر ديگر ، در عين اينكه هيچ گونه محدوديت مادى و بردگى ظاهرى وجود ندارد .
ولى اسارت ، تنها اسارت افراد ديگر نيست چه به شكل مادى و



[1] . از دو برادر يكى مشقت كار را مىبيند كه بر بدن فشار مىآورد و يكى ديگر مذلَّت خدمت را كه بر روح فشار مىآورد ، با اين تفاوت كه آن كه رنج ذلت خدمت را احساس مىكند ، رنج مشقت كار را هم احساس مىكند و اما عكس آن اينطور نيست .
[2] . رجوع شود به ( الكنى و الالقاب ) ، ضمن احوال العرجى : مردى كه كنّاسى را بر كاسه ليسى ترجيح داد .

104

نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري    جلد : 1  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست