نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 100
را علت مىپنداشت از قبيل جن زدگى ، تأثير ارواح خبيثه . لهذا به طلسم ، قربانى و غيره متوسل مىشد ، اما پس از ظهور علم خودبه خود آن راه و رويه ها منسوخ شد . ولى در باب سلب آزاديها قطعاً چنين نيست ، زيرا بشر چه چيز را نمىدانسته است ؟ آيا نمىدانسته است بد است يا نمىدانسته است به زيان اجتماع است و يا نمىدانسته است مآلًا به زيان خودش است ؟ . [ شق ] اول تأثير زيادى در عمل ندارد ، همچنين دوم ، زيرا بشر در درجهء اول شخص خود را در نظر مىگيرد و امكان ندارد طورى تربيت شود كه به سود اجتماع صددرصد از سود خود بگذرد و واقعاً خودكشى كند . بشر ممكن است تعالى پيدا كند به طورى كه سود خود را در سود اجتماع ببيند ، اما اگر سود اجتماع را در نيستى و فناى خود بداند هرگز خود را فدا نمىكند زيرا اين گونه فداكارى خلاف طبيعت و فطرت اوست . و اما شق سوم اين البته صحيح است ولى در مقياس كوچكى ، مثل اينكه يك باند سارق و مسلَّح احياناً چنين هستند و يا يك ملت چنين است ولى چيزى نيست كه دربارهء همه صادق باشد ، قطعاً دربارهء اقويا صادق نيست . آن كه به قدرت و زور و همبستگىاش با منابع زور و قدرت مطمئن است هرگز سود خود را در مساوات و آزادى تشخيص نمىدهد . پس علم براى تأمين آزادى كافى نيست . ممكن است گفته شود علت سلب آزاديها عدم توجه افراد به حقوق خودشان است و به عبارت ديگر علت سلب آزاديها جهالت است ولى نه جهالت ظالم بلكه جهالت مظلوم ، و با پيشرفت علم و توجه مظلوم و دفاع مظلوم از خود ، ريشهء ظلمها و سلب آزاديها از ميان مىرود خصوصاً پس از آنكه مظلوم متوجه شد كه حفظ آزادى و حقوقش [1] موقوف به اين است كه قدرت به وجود آورد و ايجاد قدرت موقوف به اين است كه سرنوشت خودش را خودش به دست بگيرد و از طرف ديگر دردست گرفتن سرنوشت و ايجاد قدرت موقوف به اين