نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 71
إسم الكتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 639)
در شعر و سماع و رقص ، ( 1 ) آن هم به دست فرد ناشناسى به نام شمس تبريزى ، موجى از سؤال و ابهام در شهر قونيه و حتى در ميان صوفيان و مريدان مولوى ايجاد كرده بود . ( 2 ) هر چند مولوى در قونيه به عنوان عالم درجه اول شناخته نمىشد . و لكن از موقعيّت قابل توجهى در ميان مردم و فرمانروايان برخوردار بود . طبيعى بود كه اين تغيير موضعِ جنجالى ، نام شمس را بر سرِ زبانها بياندازد . و همه خواهان شناختِ قهرمانِ اين دگرگون سازى و واژگون گرى بشوند . به علاوه چنان كه از موارد متعدّد مقالات و كتابهاى ديگر برمىآيد مولوى محبوب و معشوق خويش ( شمس ) را همراه خود به مجالس و محافل مىبرد و در حضور خاص و عام از او تجليل مىكرد . اين موقعيت ( شهرت ) ، به اضافه نبوغ و عظمت شگرفى كه براى شمس ادّعا مىشود ، بهترين زمينه را براى شناخت و استقبال و بهرهبردارى از شمس تبريزى ، به عنوان قطب الاولين والاخرين و نور مطلق و معشوق حضرت خضر و نادره دهر و . . . فراهم نموده بود . ليكن تاريخ ( 3 ) در اين جا نيز عليرغم ذهنيّت عدّهاى ، صحنه ديگرى را نمايش مىدهد . نه مردم و نه صوفيان و نه سران صوفيه از اين ميهمان و صوفى مرموز ( جز عدّه معدودى ) - همانطور كه خوانديد - استقبال نكردند و روى خوش به دو نشان ندادند ! از ميان زُعماى عرفان و تصوّف در قونيه موضع دو شخصيت مشهور قابل توجه است . شخصيت اول ، صدرالدّين قونوى است . وى همانطور كه گذشت شاگرد ناموَر محى الدين عربى و استاد بىبديل مكتب اوست . از طرف ديگر گفته شد كه شمس نيز مدعى است مدتى نزد محى الدين بوده و با او گفتگو داشته است . با اين سابقه مشترك ، طبيعى چنان بود كه صدرالدّين قونوى به استقبال شمس تبريزى برود ( خصوصاً كه
1 - مولانا جلال الدين ص 129 . خط سوّم ص 77 - آ . مناقب العارفين ص 89 . 2 - رساله فروزانفر ص 71 . 3 - البته مراد كتابهاى تاريخى مستقل و معتبر است .
71
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 71