نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 65
البته اين گروه دليل خاصى بر عقيده خود ( نبوغ شمس ) ، جز آنچه اشاره مىشود ندارند . ( 1 ) دليل عمده آنها ، يكى توانايى شمس تبريزى در استحاله و منقلب كردن مولوى ( مدرس و واعظ شهر قونيه . . . ) . و ديگرى ستايشهاى بى حدّ و حصر و اغراق آميز مولوى در حق شمس است . اشعار معروف مولوى ، با شعارِ « شمس من و خداى من ! » نمونهاى از آن است . ( 2 ) ليكن ادّعاى مذكور يعنى نبوغ و اَبَر مردىِ شمس ، با ابهامها و سؤالهايى روبرو است كه پژوهشگران را به تعمّق و بازنگرى فرا مىخواند . شمس از ديدگاه صوفيان ( معاصر ) شمس تبريزى چنان كه اشاره شد ، فردى گوشه گير و منزوى و ساكن نبوده است ، بلكه مانند بعضى از صوفيانِ هم عصر خود ، به نقطههاى مختلف سر مىزده ، و با درويشان و مشايخِ خانقاه ملاقات و گفتگو مىكرده است . ( 3 ) چنان كه در مقالات مىگويد : اين داعى مقلّد نباشد . . . بسيار درويشانِ عزيز ديدم و خدمت ايشان دريافتم . ( 4 ) حداقل وى به سه نقطه از بلاد اسلامى سفر كرده ، كه در آن زمان كانونهاى عمده
1 - البته با قطع نظر از مقالات شمس تبريزى . ارزيابى مقالات نيز خواهد آمد . 2 - مريدانِ معاصرِ مولوى نيز سخنانى در تمجيد و ستايش شمس دارند ولى همه آنها به پيروى از مولوى ، از شمس تعريف كردهاند . خود شمس در مقالات مىگويد : اگر اينها از من حرف مىشنوند به بركت مولانا است . 3 - مناقب العارفين ص 616 به نقل مولانا جلال الدين ص 99 . 4 - خط سوّم ، 141 - آ .
65
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 65