responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 573


جوحى گفت صندوق را مىگشايم بيع چيز ناديده باطل است ، نائب التماس كرد ستارى كن تا با تو ستارى كنند ، سربسته به فروش كه ما و تو صندوقى مىباشيم ، اولياءاللّه ما را سربسته مىخرند و آزاد مىكنند . ( 1 ) هر زمان صندوقى اى ناپسند * هاتفان و غيبيانت مىخرند زين سبب پيغمبر با اجتهاد * نام خود و آن على مولى نهاد گفت هر كس را منم مولى و دوست * ابن عم من على مولاى اوست كيست مولا آنكه آزادت كند * بند رقيت ز پايت بركند ( 2 ) مخفى نماند كه چون بعضى از قاصرين توهم كرده‌اند كه اين ابيات دلالت بر تشيع اين مرد مىكند ، اشاره مىشود به عكس است ، بيانش اينكه اين حديث من كنت مولاه فعلى مولاه متواتر است ، احدى انكار نكرده ، و اشاره است به آيه شريفه :
النبي اولى بالمؤمنين من انفسهم . ( 3 ) « پيغمبر سزاوارتر است نسبت به مؤمنين از خود ايشان . » همگى بايد از فرمان او بيرون نروند ، و اين خلافت بلافصل [ حضرت ] امير ( عليه السلام ) است ، چنانچه در احاديث بسيار از سنى و شيعه اين مضمون واضح است ، خصوصاً در خطبه غدير خم ، سنيان نتوانسته‌اند حديث را منكر شوند ، اما در معنى حديث خدشه كرده‌اند كه مولا در لغت به معنى اولى به تصرف هست ، اما معانى ديگر هم دارد ، به معنى پسر عم و خويش و آزاد كننده و آزاد كرده شده و دوست هم آمده ، غالب ايشان معنى دوست بسيار مىكنند ، مولوى اين معنى را گرفته ، مولى و دوست گفته ، دوست تفسير مولى است ، ملاحظه كرده كه اين رسوا است معنى آزاد كننده هم كرده ، ديده اين هم غلط است ، آزادى معنوى گرفته ، اين معنى هم غلط است .


1 - مثنوى ، دفتر ششم ، 4449 . 2 - مثنوى ، دفتر ششم ، 4537 . 3 - احزاب / 6 .

573

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 573
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست