نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 506
مى رفت و از دبرش خارج مىشد ، و بالعكس ، و گاهى چنين وانمود مىكرد كه سر شخصى را از تن جدا مىكند ، سپس او را به جاى خود مىگذاشت ، جندب او را كشت و سپس به مردم گفت : اكنون بگوييد خود را زنده كند . ( 1 ) اينها نمونه سحر است كه واقعيت ندارد ، و البته ما منكر تسخير جنّ به وسيله بعضى ، و يا فرمانبردارى جن از بعض اشخاص نيستيم ، بعنوان نمونه در قرآن كريم درباره آوردن تخت بلقيس نزد سليمان مىفرمايد : و قال عفريت من الجن أنا آتيك به قبل ان تقوم من مقامك . ( 2 ) « نيرومند خبيثى از جن گفت من آن را براى تو مىآورم پيش از آنكه از جاى خود برخيزى . » و در كتاب « نشان از بىنشانها » كه فرزند مرحوم آشيخ حسنعلى اصفهانى مشهدى نخودكى ( 3 ) در شرح حال ايشان تأليف نموده حكاياتى از تسخير جن آورده است . و از كمك شياطين متمرّد به هوى پرستان هم حكاياتى منقول و مسموع شده است . و اما راجع به سحر منصور ، مرحوم سيد مرتضى رازى در كتاب تبصرة العوامحكاياتى از سحر حلاّج و حيلههاى او و كارهاى دروغ و حيرت آور او نقل كرده است . همچنين ابن جوزى در كتاب تلبيس ابليس گويد : در اين باب كتاب جداگانهاى تأليف نموده ام . ( 4 ) و خطيب بغدادى در تاريخ خود مىنويسد : « حلاّج شخصى از ياران خويش را
1 - سفينة البحار 1 / 184 . اين شخص معروف به قاتل جادو شد . 2 - سوره نمل ، آيه 39 . 3 - از علماء زمان ناصرالدين شاه و بعد از او . 4 - سفينة البحار 1 / 297 .
506
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 506