responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 497


شايد بتوان گفت كه حلاّج مرد شماره يك افسانه‌اى است ، بنابر آنچه من شمارش كردم داراى هفت اسم مستعار بوده ، و در هر جا به اسمى ناميده مىشده ، در هر زمانى به لباسى درمى آمده ، با هر كس به زبانى سخن مىگفته ، و ادّعاهاى گوناگونى داشته ، گاهى اقرار مىكرده و زمانى منكر همه چيز بوده ، به شهرهاى مختلف سفر كرده ، و علم سحر را از سجاح به ارث برده است . ( 1 ) گاهى ادعاى تشيع داشته ، و زمانى لباس تصوّف بر تن مىنموده ، جالب آنكه صوفيه هم احياناً او را از خود نمىدانسته و به زندقه نسبت مىدادند ، به عنوان نمونه ابن نديم در فهرست درباره او مىنويسد :
« اينكه منصور كه بود و اهل كجا بود بر ما معلوم نيست ، سپس مىنويسد : به خط ابى الحسين عبيداللّه بن احمد بن ابى طاهر خواندم كه نوشته بود : حسين بن منصور حلاّج مردى حيله گر و شعبده باز بود ، در مذهب صوفيّه غور مىكرد ، و الفاظ آنان را خوش داشت ، هر دانشى را مدّعى بود ، در حالى كه از علم و دانش تهى بود ، چيز كمى از علم كيميا مىدانست ، او مردى نادان ، عجول و پشت هم انداز بود ، سعى در زير و رو كردن حكومت‌ها داشت ، بر سلاطين و ملوك جسور و از ارتكاب گناهان بزرگ باكى نداشت ، و نزد اطرافيان خود ادّعاى خدايى مىكرد ، و قائل به حلول بود ، در پيش سلاطين ادّعاى تشيّع داشت ، و نزد عامّه مردم خود را صوفى معرفى مىكرد ، و در لابلاى اينها ادعا مىكرد كه خدا در او حلول نموده است و اينكه او خداست ، تعالى اللّه جلّ و تقدّس عما يقول هؤلاء علوّاً كبيراً . » ( 2 ) و قصّه حلاج را با ابوسهل نوبختى ، ابن نديم و خطيب و شيخ در كتاب غيبت هر سه مسنداً نقل كرده‌اند .
خطيب گويد : از ابازرعه طبرى شنيدم كه مىگفت : از ابايعقوب اقطع چنين


1 - خيراتيه 1 / 159 . 2 - فهرست ابن نديم ، الحلاج و مذاهبه 241 . سفينة البحار 1 / 296 .

497

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 497
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست