نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 460
كه اين شعر و اشعار ديگر اين باب مربوط به حكايت جوحى است كه با چادر به مجلس وعظ رفت تا آخر داستان . مولوى مىتوانست با توجه به قدرت و قريحه شعرى كه دارد مطالب خود را بدون به كار بردن الفاظ زشت و زننده در قالب شعر بيان كند ، و هيچ ضرورت نداشت خود را در وادى هرزه گويى بيندازد . عامل اين گونه انحرافها از اصل جادلهم بالتّى هى احسن يكى زياده گويى و اطناب بىجهت مثنوى ( تا مرز بيست و پنجهزار بيت ) ، و ديگرى متأدب نبودن به اخلاق اسلامى است . ( يعنى خود را فوق شريعت دانستن ) چه لزومى دارد كه انسان بيست و پنج هزار شعر بگويد كه در پارهاى موارد هم از نظر لفظ و قافيه ، و هم از نظر مطلب و مضمون دچار تنگنا و مشكل بشود . به حدّى كه مجبور به دست كارى الفاظ و قواعد ادبى بشود و قالب آنها را ( خارج از عرف شعر و شعرا ) درهم بشكند و مثلاً : جهاز را با رستخيز و اعتماد را با اميد قافيه كند يا بگويد « لوت كردند و سماع آغاز كرد » به جاى كردند . به عنوان نمونه ، مثنوى گلشن راز با اينكه ناظم آن مىگويد براى اولين بار به اين صورت شعرى مىگويد ، و مشتمل بر همان مطالب و مضامين صوفيانه است ، و لكن نسبت به مثنوى مؤدبانهتر و از تعقيد و اطناب خالىتر است . ( 1 ) مريدان مثنوى براى توجيه اين مثالها به آيه شريفه إنّ اللّه لايستحيي أن يضرب مثلاً . ( 2 ) تمسّك كردهاند ، كه خداوند مىفرمايد : « خدا از آوردن مثال شرمى نمىكند » و خود مثنوى گويد : بيت من بيت نيست اقليم است * هزل من هزل نيست تعليم است . و در جاى ديگر گفته است :
1 - البتّه اين مقايسه نسبى است يعنى هزار بيت مثنوى نسبت به مثلاً هزار بيت گلشن راز از روانى و ادب بيشترى برخوردار است و گرنه تنوّع و گستردگى مثنوى از نظر موضوعات و مطالب روشن است . 2 - سوره بقره ، آيه 26 . اين آيه در اوّل عنوان شعر « كنده را لوطيى در خانه برد » هم آمده است .
460
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 460