نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 459
است : يا اشباه الرجال و لا رجال . ( 1 ) « اى كسانى كه شبيه مردان هستيد و در واقع مرد نيستيد . » 7 - نمونه ديگر : شهوت و حرص نران پيشى بود * وانِ حيزان ننگ و بد كيشى بود حرص مردان از ره پيشى بود * در مخنّث حرص سوى پس رود ( 2 ) در اين دو شعر كه در ادامه داستان دقوقى آورده خواسته اشتياق دقوقى را به مرشد اكمل و بالاتر تفهيم كند ، مثل موسى ( عليه السلام ) كه دنبال خضر ( عليه السلام ) مىرفت ، سليقه مثنوى اين مثل را اقتضاء كرده است ، امّا مىتوانست از مثال بهترى استفاده كند . 8 - نمونه ديگر از ياوه سرايى : شوى خود را ديد قائم در نماز * در گمان افتاد آن زن ز اهتزاز شوى را برداشت دامن بىخطر * ديد آلوده منى خصيه و ذكر از ذكر باقى نطفه مىچكيد * ران و زانو گشته آلوده و پليد بر سرش سيلى زد و گفت اى مهين * خصيه مرد نمازى باشد اين ؟ ( 3 ) با طبع شعرى كه مثنوى داشت مىتوانست مثال بهتر و مؤدّبانهترىبراى بيان مقصود خود بياورد . 9 - نمونه ديگر : دست زن دركرد در شلوار مرد * كير او بر دست زن آسيب كرد ( 4 )