responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 446


عارض مىشود ، و قهراً عقل آواره مىشود ، امّا براى قضاوت كافى است شما خواننده عزيز به كتاب عقل و جهل كافى مراجعه كنيد ، خواهيد يافت كه خداوند گوهرى بالاتر از عقل نيافريده است .
اينها به جاى نگاه كردن به صورت عالم كه آنقدر ثواب دارد نظر به امردان را جايگزين كرده و از علماء و فقهاء بيزارند .
در شرح احوال مثنوى چنين آمده است : « او پسر خود بهاءالدين ولد را با هزار دينار سره « خالص » به شام فرستاد ، براى دعوت و آوردن دوباره شمس تبريزى كه از عشق او بىتاب بوده و به پسرش گفت : او را در صالحيّه خواهى ديد كه با پسرى از مردم افرنج « فرنگ » شطرنج همى بازد » ( 1 ) تا آخر . و در جاهاى ديگر تتمه‌اى از اين واضح‌تر دارد .
و از همين طايفه است معصوم عليشاه دكنى از مريدان شاه عليرضا دكنى كه ناگهان در اوايل قاجاريه به ايران آمد ، اما اينكه سرگذشت او چه بوده و او كه بوده ، و آيا استعمار انگليس در آن نقش داشته ، و چرا در مورچه خورت اصفهان گوش آنها را بريدند ؟ ( 2 ) معلوم نيست و همين طور نورعليشاه و مشتاق على تارزن كه سابقاً در باب غنا گفتيم ناگاه از هند به ايران آمده ، و بعيد نيست استعمار انگليس در اين ماجرا دست داشته است .
برگرديم به اصل مطلب درباره عشق صوفيّه ، براى اطلاع بيشتر به تلبيس ابليس ابن جوزى صفحه 141 و نيز كلام صاحب خيراتيه كه در باب عشق كلام مفصّلى دارد مراجعه كنيد .
البتّه مقصود ما در هر باب بررسى احوال و سرگذشت صوفيان خصوصاً مثنوى


1 - مقدّمه مثنوى انتشارات وصال ، ص 4 . 2 - مقدّمه خيراتيه به قلم سيّد مهدى رجايى صفحه 43 - 44 ، شناخت اين دراويش نوظهور بعد از علاّمه مجلسى عليه الرحمه و مقاومت علاّمه مجاهد ذوفنون بهبهانى ( ره ) هشدارى بود براى قضاياى بعدى كه در ايران به وقوع پيوست .

446

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 446
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست