مكلّف التصديق و الايمان به ، و إلاّ لخرج عن ربقة الايمان و ضلّ في تيه الكفر والطغيان نعوذ باللّه منه . » ( 1 ) ترجمه كلام شهيد ( رحمه الله ) چنين است :
« مطلب پنجم ، معاد جسمانى ، همه مسلمانان اتفاق دارند بر اثبات معاد جسمانى ، و فلاسفه آن را نفى كرده و معاد روحانى ( 2 ) را پذيرفتند ، مقصود از معاد جسمانى برگرداندن بدن است به حالت اوّل بعد از آنكه از بين رفته بود به جهت تنعم دائم و يا عذاب دائم يا موقّت ، و عدّه‌اى از اشاعره گفته‌اند كه مراد از معاد اعاده مثل بدن است نه خود آن و اين قول ضعيف است چنان كه خواهد آمد . » سپس در بيان ادلّه معاد جسمانى مىفرمايد : « سوّم آنكه معاد جسمانى از ضروريات دين حضرت محمد ( صلى الله عليه وآله و سلم ) است ، با آنكه امر ممكنى نيز هست . » و بعد فرموده است : « و امّا اينكه گفتيم راستگو به وقوع آن خبر داده است به جهت آن است كه در قرآن كريم آيات دالّه بر اين مطلب وارد شده به صورتى كه قابل تأويل و توجيه نيست مثل قول خداى تعالى كه از قول آن شخص مىفرمايد : چه كسى اين استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسيده‌اند ؟ و خداوند جواب مىفرمايد كه بگو : زنده مىكند آنها را كسى كه ابتدا آنها را خلقت فرمود و او همه چيز را مىداند . » و سپس آيات ديگرى را كه دلالت بر مطلب دارد مىآورد .
مرحوم شهيد بعد مىفرمايد : « پس از آنكه از آنچه ذكر كرديم معلوم شد كه معاد جسمانى از ضروريات دين است ، بر هر مكلّفى تصديق و ايمان به آن واجب است ، و گرنه از دائره ايمان خارج شده و در وادى كفر و طغيان گمراه مىشود ، پناه مىبريم

1 - كتاب حقائق الايمان مطبوع سنه 1311 قمرى ضمن چند رساله ، ص 165 . 2 - بدان كه آنها كه معاد جسمانى را به علّت شبهه منكر شده‌اند ، معاد روحانى را با ثواب و عقاب روحانى پذيرفته‌اند ، نه آنكه نيكوكار و بدكار را يكسان بدانند ، در حالى كه ظاهر مثنوى و همفكران او آن است كه ثواب و عقاب روحانى را هم نفى كرده‌اند ، و شعر موسى و فرعون كه خواهد آمد نصّ در نفى است ، أعاذنا اللّه من تسويل الشيطان .

380