نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 369
معصيت ببينى و او را برحذر بدارى و او قبول نكند ، و تو نيز او را به حال خود واگذارى و او مرتكب معصيت شود ، اين كه تو او را واگذاشتهاى دليل آن نيست كه تو او را به معصيت فرمان دادهاى . » ( 1 ) مرحوم فيض مىفرمايد : « اين سهلترين راه براى شناخت « أمر بين الأمرين » است . » ( 2 ) و نيز در كافى از حضرت صادق ( عليه السلام ) نقل شده كه : سئل عن الجبر و القدر ؟ فقال : لاجبر و لاقدر و لكن منزلة بينهما ، فيها الحقّ التى بينهما ، لا يعلمها إلاّ العالم أو من علّمها إيّاه العالم . ( 3 ) « سؤال شد از حضرت از جبر و قدر ( 4 ) ؟ فرمود : نه جبر است و نه قدر ، بلكه جايگاهى بين اين دو است كه حقّ بين اين دو در آن جايگاه است ، و نمىشناسد اين منزلت را مگر عالم يا كسى كه عالم او را تعليم داده باشد . » در شرح « أمر بين الأمرين » اشاره مىشود به آنچه جناب ملاّ عبدالرزاق فيّاض در كتاب سرمايه ايمان نوشته است . ( 5 ) ايشان مىنويسد : « دو احتمال هست در بين ، يكى آنكه شي علّت فاعلى وجوب فعل باشد ، و ديگر آنكه شئ علّت معدّه يا شرط وجوب باشد ، و علّت فاعليّت وجوب فعل نباشد مگر ذات بنده ، لكن به إعداد مذكور يا شرطيّت وى ، و مراد معنى دوّم است ، چه در اين صورت داعى علّت معدّه انبعاث خواهش است در
1 - كافى ، ج 1 ، ص 160 ، حديث 13 . 2 - وافى ، ج 1 ، ص 545 . ترجمه عبارت مرحوم فيض چنين است : اين مثال خوبى براى مخاطبه با عامى ضعيفى است كه فهم او از درك چگونگى « امر بين الأمرين » قاصر است ، براى تقريب به ذهن او و به جهت حفظ اعتقادش در افعال عباد ، تا اينكه اعتقاد به اين پيدا نكند كه بنده مجبور است و يا اينكه اختيارش به او تفويض شده است . 3 - كافى ، ج 1 ، ص 159 ، حديث 10 . 4 - مراد از قدر در اينجا به قرينه روايات ديگر تفويض است . 5 - و صاحب رساله هم به آن اشاره نموده است .
369
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 369