responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 362


مقصود از اطاله كلام جواب از شبهه‌اى بود كه بدان اشاره شد كه گفته بودند : عطاء « دادحق » قديم است و قابليّت حادث ، و قديم موقوف بر حادث نيست ، با بيانى كه درباره صفات خداوند گذشت واضح شد كه اين ادّعا بيهوده است .
و بالاتر از همه اينها كلام خداوند است كه مىفرمايد : و ما من شيء إلاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله إلاّ به قدر معلوم . ( 1 ) « هيچ چيز نيست مگر آنكه خزائن آن نزد ما است و فرو نمىفرستيم آن را مگر به اندازه معيّن و معلوم . » براى توضيح بيشتر در بطلان قول مثنوى كه مىگويد :
« بلكه شرط قابليّت داد اوست » به اخبار طينت و شروح آن و از جمله شرح آقا جمال خوانسارى ( رحمه الله ) و رساله طلب و اراده امام خمينى ( قدس سره ) مراجعه كنيد . حتى ما مىگوييم : فرزندى كه از حرام پيدا شده قابليّت سعادت دارد و او را با كار ديگران كارى نيست .
گذشت كه مثنوى گفته است :
« من همى گويم برو جفّ القلم » و جفّ القلم را به گونه‌اى معنا كرد كه جبر محض و نفى استطاعت بود . امّا مطلب را در جاى ديگر به روشهاى ديگر نيز سروده است ; كه مىتواند با معانى ديگرى سازگار باشد از آن جمله :
معنى جفّ القلم كى اين بود * كه جفاها باوفا يكسان بود بل جفاها را جفا جفّ القلم * و ان وفاها را وفا جفّ القلم ( 2 ) اگر مراد از جفّ القلم در اين ابيات علم ازلى باشد كه عبارت از ام الكتاب است - بنابر تفسير عدم تغيّر در آن - به نظر صحيح مىرسد و مخالف با سروده اوست كه مىگويد : « من همى گويم برو جفّ القلم » .


1 - سوره حجر ، آيه 21 . 2 - مثنوى : دفتر پنجم ، 3151 .

362

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست