نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 359
يعنى اى كافر بيرون برو . نگارنده گويد : در زمان حكومت مأمون به جهت بحث آزاد در حضور مأمون عباسى ، مسئله قدم و حدوث قرآن بحث روز شد ( 1 ) ، احمد بن حنبل بر عقيده اهل سنّت مبنى بر قدم قرآن پافشارى كرد ، معتصم عباسى بعدها خواست او را وادار به قول مأمون يعنى حدوث قرآن كند ، او دست از رأى خود برنداشت تا اينكه به زندان افتاد و شكنجه شد و هم چنان منكر اين مسأله بود ، ولى در زمان متوكّل آزاد و مورد احترام بود . به بشر حافى گفتند : چرا اهل سنت را در عقيده شان يارى نمىكنى ؟ گفت : من شجاعت احمد را ندارم . و بايد توجه داشت كه قول به قدم قرآن ، قول اشاعره از اهل سنت است ، در مقابل معتزله و اماميّه كه قائل به خلق قرآن هستند . مرحوم شيخ المتأخرين كاشف الغطاء معاصر فتحعليشاه در كتاب كشف الغطاء مىفرمايد : اعتقاد به كلام نفسى و قدم قرآن مستلزم كفر است . ( 2 ) خلاصه آنكه معناى صفات ذات و فعل را نفهميدند ، و بين آنها فرق نگذاشتند ، در نتيجه اين مطالب را مطرح كردند ، جالب آن است كه اشاعرة گاه به آيه قرآن تمسّك مىكنند كه مىفرمايد : لايسئل عمّا يفعل و هم يسئلون . ( 3 ) « سؤال نمىشود از آنچه خدا انجام داده است ولى بندگان مورد سؤال قرار مىگيرند . » در حالى كه مراد از آيه مباركه آن است كه خداوند به جهت آنكه داراى الوهيّت و كبرياء و قدرت و علم به اصلح است مورد سؤال واقع نمىشود ، و چه كسى مىتواند او را مورد سؤال قرار دهد جز بنده ذليل و عاجز كه صلاح مملكت
1 - به مروج الذهب « احوال مأمون عباسى » مراجعه شود . 2 - كشف الغطاء : 173 . 3 - سوره انبياء ، آيه 23 .
359
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 359