نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 345
نويسنده گويد : فخر رازى گفته : نهاية اقدام العقول عقالٌ * و غاية سعى الطالبين ضلال و لم نستفد من بحثنا طول عمرنا * سوى أن جمعنا فيه قيلٌ و قال يعنى : عاقبت پيمودن راه عقل و استدلالِ عقلى عقال و مها راست ، و نهايت كوشش ره پويان گمراهى است ، و ما از بحث و مناظره در مدت زندگانى استفادهاى نبرديم ، جز آنكه در اين مدّت مقدارى قيل و قال فراهم آورديم . بهر جهت اى طالب علم از كلمه ( اختيار ) كه در اشعار مثنوى مىبينى استنتاج رأى نكن ; زيرا همه اهل اسلام ناچار كلمه اختيار را استعمال مىكنند ; براى اين كه در قرآن آمده است : و اختار موسى قومه سبعين رجلاً . ( 1 ) « موسى از قوم خود هفتاد نفر را برگزيد . » و اختيار را بنا بر آنچه در مجمع است معنى كردهاند : اراده چيزى كه خير و خوب است . ( 2 ) و پيشواى اشاعره فخر رازى در تفسير آيه مىگويد : « فلمّا كان صدور الفعل عن الحيوان موقوفاً على حكمه بكون ذلك الفعل خيراً من تركه ، لاجرم سمىّ الفعل الحيواني اختياريّاً » . ( 3 ) يعنى : از آن جهت كه صدور فعل از حيوان متوقّف است بر حكم او به اينكه انجام اين كار بهتر از ترك آن است ، ناچار فعل حيوانى را فعل اختيارى ناميدهاند ، همانطور كه در اشعار مثنوى گويد ، و گذشت كه تردّد و اختيار از پى يكديگر است . پس شعر معروف هم كه مىگويد : اين كه گفتى اين كنم يا آن كنم * خود دليل اختيار است اى صنم