نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 339
به قدرت خدا است ، و قدرت بنده را هيچ اثرى نيست . ( 1 ) امّا آنچه را حضرت در مقام فرض فرمودند كه معصيت از هر دو است ; فخر رازىبه ابواسحاق اسفرائينى نسبت داده است . امّا خواجه نصيرالدين در كتاب ( قواعد العقائد ) كه علاّمه حلى ( رحمه الله ) شرحى به نام ( كشف الفوائد ) بر آن نوشته است چنين فرموده است : ابوالحسن اشعرى ( 2 ) گويد : دو قدرت وجود دارد : اوّل : قدرت ازلى كه از آن پروردگار است ، دوّم : قدرت مخلوق و حادث بنده كه همزمان با فعل ايجاد مىشود ، نه پيش از آن ، و اين قدرت تأثيرى در فعل ندارد . ( 3 ) فرق اين كلام با جبر « جهميّه » و كلام محيى الدين در آن است كه آنها مىگويند : اصلاً قدرتى در مقابل قدرت خداوند وجود ندارد . پس مراد اشعرى از ( كسب ) همين فعل بنده است كه خداوند همراه فعل ، قدرت حادثه را نيز خلق فرموده است . و خلاصه ، علاّمه در شرح مىفرمايد : « و مذهبه أن لايؤثّر فِى الوجود إلاّ اللّه » ( 4 ) يعنى : مذهب اشعرى آن است كه مىگويد : هيچ كس و هيچ چيز در وجود تأثير ندارد جز خداوند . نگارنده گويد : اين همان كسبى است كه مرحوم سيّد مرتضى در كتاب
1 - البراهين ( فارسى ) 216 . و اين كلام بر خلاف فرمايش موسى بن جعفر و كلام مرحوم خواجه است ، و حرف رازى با محيى الدين يكى است با اين فرق كه رازى استدلال مىكند ، و محيى الدين ادّعاى شهود دارد . 2 - ابوالحسن اشعرى متوفّى 326 در ابتداء معتزلى بود سپس از آن رو گردانيده سنّى جبرى شد ، و مذهب اشاعره را بنيان گذاشت . در ترويج مذهب خويش بسيار كوشيد ، نظام الملك سلجوقى از او حمايت كرد ، سپس غزالى آمد و آنچه او بنيان گذاشته بود كامل كرد . براى اطلاع بيشتر به كتاب « الأعلام » زركلى 4 / 263 مراجعه كنيد . 3 - كشف الفوائد ، صفحه 60 ، اين كتاب با چند رساله يك جا چاپ شده است . 4 - همان مدرك / 61 .
339
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 339