نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 331
إسم الكتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 639)
در اينجا به نكتهاى بايد اشاره كنيم كه كلماتى از قبيل : جبر و قضاء و قدر حتم مفرّى بوده است براى بدكاران از كافران ، و در بين مسلمانان نيز همين طور . مرحوم امين الاسلام طبرسى در مجمع البيان در تفسير آيه تطهير داستانى نقل مىكند كه مؤيّد اين معنى است به اين داستان توجّه كنيد . شخصى به نام ( مجمع ) مىگويد : « به همراه مادرم بر عايشه وارد شديم ، مادرم از او پرسيد : آيا ديدى در جمل چه كردى و بر على ( عليه السلام ) خروج و طغيان كردى ؟ عايشه گفت : « إنّه كان قدراً من اللّه » يعنى اين كار به خواست خداوند بود . » ( 1 ) و وقتى از زبير پرسيدند كه : زمانى تحريص بر قتل عثمان مىكردى ، و سپس با على ( عليه السلام ) بيعت كردى و بعد از آن بيعت خود را شكستى ؟ جواب داد : « فأمرٌ قدّم اللّه فيه الخطيئة و أخّر فيه التوبة » ( 2 ) يعنى اين كارى بود كه خداوند گناه و خطاء را در آن مقدّم كرد و توبه را به تأخير انداخت ، ملاحظه مىكنيد كه هر دو كار را به خداوند نسبت مىدهد ، و همان عذرى را مىآورد كه عايشه به آن تشبّث كرده بود . سابق بر اين گفتيم كه اعتقاد به جبر و قضاء و قدر عقيده و گفتار مشركين است ، و شاهد بر اين مطلب آياتى از كلام اللّه مجيد است : 1 - سيقول الذين أشركوا لو شاء اللّه ما أشركنا و لا آباؤنا و لا حرّمنا من شيء . ( 3 ) « مشركان خواهند گفت : اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدران ما مشرك نمىشديم و چيزى را حرام نمىكرديم . » 2 - و قال الذين أشركوا لو شاء اللّه ما عبدنا من دونه من شيء نحن و لا آباؤنا و لا حرّمنا من دونه من شيء . ( 4 ) كه ترجمه و مضمون اين آيه نيز تقريباً مانند آيه فوق است .
1 - تفسير مجمع البيان ج 4 / 357 ، ذيل آيه مباركه تطهير . 2 - بحارالانوار ، ج 32 / 198 . 3 - سوره انعام آيه 148 . 4 - سوره نحل ، آيه 35 .
331
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 331