responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 330


مى گويد : « و القدر ، و هو مايقع من العبد خيره و شرّه منه تعالى بخلقه وارادته . » ( 1 ) ترجمه چنين است : قدر عبارت است از اينكه تمامى افعال بندگان از خير و شر مخلوق خداوند است و به اراده او پديد آمده است .
و از ابو سعيد ابو الخير پرسيدند كه يقين چيست ؟ گفت : آن كه بشناسى كه حركات و سكنات ، مخلوق خداوند است ، و كسى با او شريك نيست . ( 2 ) و محيى الدين عربى در فصوص الحكم در فصّ هارونى درباره قضا چنين گفته است : « لعلمه ( يعنى موسى ) بأنّ اللّه قضى أن لانعبد إلاّ إيّاه ( 3 ) ، و ما حكم اللّه بشي إلاّوقع » ( 4 ) يعنى موسى ( عليه السلام ) مىدانست كه خداوند حكم كرده كه جز او را نپرستيم ، و خدا به چيزى حكم نمىكند مگر آنكه واقع خواهد شد .
نگارنده گويد : من از خذلان اين مردانى كه اين طور فهم و ذوق و فراست دارند و اين چنين اشتباهاتى را مرتكب مىشوند تعجّب مىكنم ، اگر راست مىگويد كه ( و ما حكم اللّه بشي إلاّ وقع ) پس گوساله سامرى هم خداست و موسى نبايد مردم را از پرستش او نهى كند ; زيرا مورد اراده خداوند است ( 5 ) ، و گويا دنباله آيه را نخوانده كه خداوند عطف فرموده ( و بالوالدين احساناً ) را ، آيا محيى الدين ملتزم مىشود كه قضاء خداوند به احسان والدين هميشه واقع شده و هيچ كس عاقّ والدين نمىشود ؟
بنابراين معنى درست آيه آن است كه شيعه اماميّه گفته است كه مىگويند : در اينجا كلمه « قضى » يعنى « أمر أمراً جازماً » يعنى خداوند دستور مؤكّد فرموده است .


1 - مفتاح العلوم سكاكى ( حاشيه ) 6 . 2 - كتاب تحقيق و بررسى تاريخ تصوّف استاد عميد زنجانى صفحه 310 . 3 - اشاره است به آيه مباركه « وقضى ربّك ألاّ تعبدوا إلاّ إيّاه و بالوالدين احساناً » . 4 - به نقل از منهاج البراعة خويى ج 50 / 190 . 5 - كه اين را به نحوى مىپذيرد .

330

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 330
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست