نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 294
المودّة و خلصت ، تأكّدت عن المحبّ ملازمة الأدب ، و الدليل على ذلك أنّ رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله و سلم ) كان اكثرالناس محبّة للّه تعالى و أعظمهم أدباً . ( 1 ) ترجمه : شخصى از جنيد نقل كرده كه گفته است : وقتى دوستى كامل شد شرط ادب ساقط مىشود ، من مىگويم : اين حرف نادرستى است ، بلكه وقتى اركان دوستى كامل بود و محبت و مودّت خالص شد ( 2 ) ، رعايت ادب از جانب محبّ مؤكّد مىشود ، دليل اين مطلب آن است كه رسول خدا ( صلى الله عليه وآله و سلم ) بيش از همه مردم خداوند را دوست داشت و بيشترين و بالاترين ادب را نسبت به او مراعات مىكرد . نويسنده گويد : پيامبر نه تنها در مقابل پروردگار ، كه در برخورد با اصحاب و هر كس ، ادب و آداب را رعايت مىكرد ، و مسلمانان واقعى هم متقابلاً رعايت ادب مىنمودند ، و خداوند متعال آنان را كه با نديده گرفتن آداب برخوردى غيرمؤدّبانه داشتند نكوهش كرده و فرمود : إنّ الذين ينادونك من وراء الحجرات أكثرهم لايعقلون . ( 3 ) « آنان كه از پشت اطاقها تو را صدا مىزنند بيشترشان بىعقلند . » قرآن بىادبها را عاقل نمىداند ، و مثنوى مىگويد : آنان صاحب دل و واصلند ! مرحوم علاّمه حلّى در كتاب نهج الحق مىفرمايد : در حرم مطهّر امام حسين ( عليه السلام )
1 - ارشاد القلوب ، باب 49 . 2 - بهتر است از زبان صوفيّه به سخنان مولوى و هم فكران وى جواب داده شود . عبدالقادر گيلانى كه نزد صوفيان يكى از بزرگترين اولياء است به طورى كه او را از اقطاب اربعه شمردهاند ، در ضمن بيان واقعه و كشف و شهود خود مىگويد : نور بزرگى در آسمان مشاهده كردم به طورى كه تمام افق را فراگرفته بود . سپس از آن نور ندايى آمد كه : اى عبدالقادر من پروردگار تو هستم و تمام محرّمات را بر تو حلال كردم . پس من گفتم : گم شو اى ملعون . در اين حال نور مذكور تبديل به ظلمت شد . سپس به من گفت : اى عبدالقادر به خاطر علمت به امر خداوند و . . . از دست من نجات پيدا كردى در حالى كه هفتاد تن از اهل تصوّف را بدين شيوه ( تجلّى نور و ندا دادن كه تكليف از تو ساقط است ) گمراه كردم . از عبدالقادر سؤال شد كه چگونه فهميدى كه نور مذكور شيطان است ؟ در پاسخ گفت : به دليل اينكه گفت تمام حرامها را بر تو حلال كردم . ( طبقات شعرانى ، ج 1 ، ص 127 ) ( إ ) 3 - سوره حجرات ، آيه 5 .
294
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 294