نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 279
تذكر اين نكته نيز لازم است كه خرقه پوشى غير از پشمينه پوشى است ، زيرا خرقه پوشى در اواخر قرن سوم هجرى در ميان صوفيه رايج شده است ، و عجيب آن است كه صوفيه مىگويند و شاه نعمة اللّه نيز به شعر بيان كرده كه نسبت خرقه به حسن بصرى متوفاى سنه 110 منتهى مىشود ، در حالى كه اولين اطلاق صوفى بر ابوهاشم كوفى است كه در سنه 160 مرده است ، و عجيبتر آنكه مدعىاند كه او خرقه را از على ( عليه السلام ) به ارث برده است ، در صورتى كه دشمنى او با على ( عليه السلام ) و ساير ائمه تا امام باقر ( عليه السلام ) معلوم است ، و اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) او را برادر شيطان خوانده است ( 1 ) ، پس چگونه خرقه موهومه را على ( عليه السلام ) به او داده است ؟ آيا امام حسن و امام حسين ( عليهما السلام ) و محمّد بن حنفيّة لياقت كمترى داشتند ؟ آيا ابن عباس ، رشيد هجرى ، حجر بن عدى و ميثم تمّار و دهها نفر از بزرگان اصحاب كه زنده بودند و همين طور ياران عالى مقدار و فرزندان آن بزرگوار سزاوارتر نبودند ؟ پس شما صوفيه بگوييد كه مدرك اين حرف شما كجا است ؟ آنچه مسلّم است و از حالات حسن بصرى و موضع او در مقابل اميرالمؤمنين معلوم است آن است كه اين حرف صد در صد دروغ است . و اگر مىخواهيد حسن بصرى را كمى بشناسيد به كتبى كه شرح حال او را آوردهاند مراجعه كنيد ، به عنوان مثال درباره كسب و كار و تجارت در اسلام آن همه سفارش شده ، امّا در كتاب فوق الذكر درباره او مىنويسد : او بعد از مسافرتهاى خود به روم به رسم رهبانان ترك شغل كرده و به رياضات طاقت فرسا مشغول شد ، تا آنجا كه از تذكرة الاولياء نقل است كه هفتاد سال طهارت او در طهارت جاى باطل مىشد . ( 2 )
1 - سفينة البحار ، 1 / 262 ، « حسن » . 2 - بررسى تاريخ تصوّف ، 136 ، به نقل از تذكرة الاولياء شيخ عطار 1 / 36 . ظاهراً معنى جمله آن است كه در اين مدّت به خواب ناقض وضو نرفته است ! !
279
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 279