responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 262


در آن است كه در كدام حال بوده كه مثنوى مىگويد : نه رسالت ياد ماندش نه پيام ، و نيز اين چه مقامى است كه از مقام خاتميّت و رسالت بالاتر رفت و شاه شد !
در اينجا براى تكميل و تزيين كلام اين حديث شريف را كه اشرف مناقب اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) است زينت بخش اين نوشتار مىكنيم ، و له الحمد و المنّة .
اين روايت را مرحوم سيد على خان مدنى عليه الرحمة و الرضوان در مقدّمه رياض السالكين كه شرح صحيفه سجّاديّه است مسنداً از شيعه و سنّى نقل كرده است و حديث چنين است : پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) به خداوند عرض كرد : تو با من سخن مىگويى يا على ؟ پس خطاب رسيد : بر خاطر تو مطلع شدم پس در دل تو محبوب‌تر از على ( عليه السلام ) نيافتم ، از اين جهت به زبان و لحن او با تو سخن گفتم ، تا دل تو كاملاً آسوده باشد ( 1 ) ( و دچار وحشت و دغدغه نشود ) .
در جاى ديگر مثنوى حضرت موسى و كوه طور را مطرح كرده و اين حالات را نيز با تصوّف خويش تأويل و توجيه كرده و نه تنها موسى ، كه كوه طور را نيز صوفى معرفى كرده و گفته است :
كوه طور از نور موسى شد برقص * صوفى كامل شد و رست او ز نقص چه عجب گر كوه صوفى شد عزيز * جسم موسى هم كلوخى بود نيز ( 2 ) مثنوى در شعر و شاعرى بىنظير و شيفته تصوّف است ، و در قالب شعر مطالب خود را بيان مىكند و از همه جا دليل مىتراشد ، و مصداق بارز آيه شريفه است كه مىفرمايد :
والشعراء يتبعهم الغاوون . ( 3 ) « شعراء را گمراهان پيروى مىكنند . »


1 - مقدّمه رياض السالكين . 2 - مثنوى ، دفتر اوّل ، 865 . 3 - سوره شعراء ، آيه 224 .

262

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 262
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست