نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 206
ابن ابى الحديد ادب كرده و چنين گفته ، امّا مثنوى ( اختيارات خبيث ) تعبير مىكند و دل على و پيامبر و اولاد ابى طالب و همه مسلمانان و شيعيان را به درد آورده است . و به قول خود او : شاخ تيزت بس جگرها را كه خست * نك عصايم شاخ شوخت را شكست ( 1 ) و باز گويد : من عصا از نور بگرفتم بدست * شاخ گستاخ تو را خواهم شكست ( 2 ) ملاجلال سيوطى كه صاحب علوم بسيار است در كتاب اصول دين گويد : شفاعت حق و بر دو قسم است ، اوّل آنكه به واسطه شفاعت عذاب رفع مىشود ، و دوّم تخفيف عذاب ، مثل شفاعت پيغمبر درباره عمويش ابوطالب ، به جهت حديثى كه از پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) روايت كردهاند كه فرمود : لأشفعن لعمّى شفاعة يعجب بها أهل الثقلين . ( 3 ) « چنان شفاعتى از عمويم ابوطالب مىكنم كه جن و انس را به تعجّب وادارد » اين هم ادبى از سيوطى ، بر خلاف گستاخى مثنوى . مرحوم محدث قمى از ابن ابى الحديد نقل مىكند كه گفته است : اماميه و اكثر زيديه قائل به ايمان ابى طالب هستند ، و بعضى از شيوخ معتزله ما مثل شيخ ابوالقاسم بلخى و ابوجعفر اسكافى نيز همين قول را اختيار كردهاند ، و اكثر عامّه