responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 176


سياست او تعريف مىكرد ، شبى تنها به نزد معاويه رفت ، چون برگشت آثار حزن و اندوه در ناصيه او پيدا بود و حتى شام نخورد ، علّت را از او پرسيدم ؟ گفت : اى فرزند ، از نزد اكفر و أخبث ناس آمدم ، گفتم : چه كسى را مىگويى ؟ گفت : معاويه ، وقتى علّت را پرسيدم گفت : امشب او را نصيحت كردم و به او گفتم : على ( عليه السلام ) كه از دنيا رفت و ملك و سلطنت بر تو مسلّم شده است ، چه مىشود اين همه ظلم را كنار بگذارى ; زيرا در بنىهاشم كسى نيست كه با تو مقابله كند ، گفت : هيهات هيهات ، تا اين كلمه شهادت « أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه » را از بالاى مأذنه‌ها پايين نكشم از پاى ننشينم ، و جز به دفن كردن اين نام راضى نخواهم شد ، پس از شنيدن اين خبر مأمون به همه جا نوشت كه معاويه را لعن كنند » ( 1 ) اما به تمام معنى موفق نشد .
اين شجره خبيثه‌اى بود كه عمر در شام غرس كرد ، در زمان عثمان بارور شد ، و به واسطه سياست و شيطنت فوق العاده خود معاويه اوج گرفت كه خود اين مطلب كتابى مستقل لازم دارد .
شما براى شناخت بيشتر معاويه به نامه‌هاى على ( عليه السلام ) در نهج البلاغه كه به او نگاشته است مراجعه كنيد ، از آن جمله است اين عبارت كه در يكى از نامه‌هاى آن حضرت به او است :
فسبحان اللّه ما أشدّ لزومك للأهواء المبتدعة . ( 2 ) « منزّه است پروردگار ، چقدر پايدارى تو در پيمودن راه كج و بدعت زياد است . » و در نامه ديگر به عمرو بن عاص نوشته است : فانّك قد جعلت دينك تبعاً لدنيا امرئ ظاهر غيّه ( 3 ) « به درستى كه تو دين خود را فدايى دنياى كسى قرار داده‌اى كه گمراهى او آشكار است . »


1 - مروج الذهب 2 / 341 . معتضد عباسى نيز منشورى مبنى بر لعن معاويه تهيه كرد ، ولى اطرافيان به بهانه قوّت گرفتن آل على از انتشار آن جلوگيرى كردند . 2 - نهج البلاغة صبحى صالح : 410 ، نامه 37 . 3 - همان مدرك : 411 ، نامه 39 .

176

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 176
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست