8 - باز تقرير كردن ابليس تلبيس خود را ، 9 - باز الحاح كردن معاويه ابليس را ، 10 - شكايت قاضى از آفت قضاء ، 11 - به اقرار آوردن معاويه ابليس را ، 12 - راست گفتن ابليس ضمير خود را ، 13 - فضيلت آن مخلص بر فوت نماز جماعت ، 14 - تتمّه اقرار ابليس به معاويه مكر خود را . ( 1 ) اهل سنّت معاويه را هم يكى از صحابه عدول مىدانند ، او را خال المؤمنين مىخوانند ; زيرا برادر امّ حبيبه دختر أبى سفيان است كه يكى از همسران پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) بوده است ، البته اين لقب نزد آنها مختص به او است ; زيرا به محمّد بن ابى بكر و همين طور پسرهاى عمر خليفه دوّم خال المؤمنين نمىگويند .
در اينجا بد نيست به يكى از فضائل بىشمار معاويه اشاره‌اى بشود .
هشام بن السائب الكلبى نسّابه معروف نقل كرده است : معاويه از چهار نفر بود ، 1 - عمارة بن وليد كه بسيار زيباروى بود و سرگذشت او با پادشاه حبشه در اواخر مقدّمه خواهد آمد ، 2 - مسافر بن أبي عمر ، داستان اين مرد نيز در كشف الحق علامهدر باب مطاعن معاويه مذكور است ، 3 - أبي سفيان ، 4 - و فرد ديگرى كه نام او را هم برد . و بعد نوشته است : و كان أحبّ الرجال إليها السودان ، يعنى محبوب‌ترين مردان نزد هند مادر معاويه سياهان بودند ( 2 ) ، و حمامه جدّه معاويه از صاحبان علم و پرچم بود در زنا ! اين داستان انعقاد نطفه او بود .
مسعودى در مروج الذهب از « موفقيّات » زبير بن به كار ، قاضى مكّه و معتمد در نزد صحاح ستّه از مطرف بن مغيرة بن شعبه ( 3 ) نقل كرده كه گفت :
« من با پدرم بر معاويه داخل مىشديم ، چون مراجعت مىكرديم پدرم از عقل و

1 - مثنوى دفتر دوّم از 2604 تا 2780 . 2 - بحارالانوار 33 / 198 . 3 - چهار نفر در عرب ممتاز به حيله گرى بودند : 1 - معاويه 2 - عمرو عاص 3 - زياد بن ابيه ، 4 - مغيرة بن شعبه صحابى و ياور شيخين كه درآوردن على ( عليه السلام ) به مسجد براى بيعت نقش مهمى داشت و از طرف معاويه والى كوفه بود .

175