responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 139


شبسترى مىگويد :
خيال از پيش برخيزد به يك بار * نماند غير حق در دار ديّار همچنين مىگويد :
همه از وهم تست اين صورت غير * كه نقطه دايره است از سرعت سير عجيب اين است كه نظير اين تعبير در يكى از اوپانيشادها ( اوپانيشاد ميترى ) وجود دارد : اوپانيشاد ميترى جهان را يك دائره وهمى مىداند و آن را به دائره آتشين كه از دوَران يك اخگر در نظر مجسم مىشود تشبيه مىنمايد . ( 1 ) باز گويد :
جهان را ديد امر اعتبارى * چو واحد گشت در اعداد سارى « كريشانا » به ارجونا مىگويد : هر آن كس كه مرا در همه چيز ، و همه چيز را در من ببيند ، نه من از او منفصل مىشوم ، و نه او از من .
« شانكارا » در تفسير اين متن مىگويد : چون يوگى مرا كه در ذات همه موجوداتم ، در همه موجودات ببيند ، و خالق و مخلوق را در من ، كه ذات همه موجوداتم ، دريابد ( وحدت در كثرت و كثرت در وحدت ) به همه عالم پى ببرد . او هرگز از من جدا نمىشود ، و من از او دور نمىشوم . چه ذات او با ذات من يكى است . و در اين مقام ذات آدمى ، به خود آدمى رخ مىنمايد . ( 2 ) شانكارا براى توضيح نظريه خود كه جهان نمود بىبود است به مار و ريسمان مثل مىزند : انسان ممكن است ريسمان را به جاى مار ( در تاريكى ) بگيرد . مارى در كار نيست ، امّا كاملاً پندار هم نيست . چرا كه ريسمانى هست . . . جهان را مىتوان به مار ، و برهمن را به ريسمان ، مانند كرد . چون تا شناسايى حقيقى را به دست آريم ، درخواهيم يافت كه جهان تنها تجلّى برهمن است .


1 - مقدمه تاراچند ، اوپانيشاد ، ص 301 . 2 - اديان و مكتب‌هاى فلسفى هند ، ص 312 و 313 .

139

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 139
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست