responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 138


نهايت به او راه نداشته باشد ، ناگاه خودبه خود در ذات خود انديشه آفرينش نمود .
بعد از آن صفت اطلاق و بىقيدى فرود آمده و كدورت و تيرگى و دوئى را به خود راه داده ، از يكى و يگانگى به هزار تعيّن و هزار صورت شده ، ظهور كرد . و هر تعيّنى را نامى و نشانى ، و عملى و كردارى درخور او بخشيده .
و در موضع ديگر خاطرنشان مىكند : حقيقت عالم « برهم » است . و اين نمودهاى گوناگون و مظاهر رنگارنگ جلوه ذات اوست . مثلاً چنان كه گوشواره و طوق وغيره كه از طلا مىسازند ، حقيقت آن همه طلاست ، و اين زيورها به سبب تعيّنات و صورت‌هاى على حدّه هركدام نامى دارند ، و در حقيقت اين عالم برهم است . و چيزى به غير ذات برهم در اين مظاهر و تعيّنات ظهور ندارد كه عالم در حقيقت حق است و حق عالم ، چنان كه زيورها طلا و طلا زيورها . قبلاً نقل شد كه : از دوران و دائى گفته‌اند : هستى يكى است و شعراء آن را بسيار گويند . در كيش « بهاگاواتا » روح جزيى از خدا است و ليكن عين آن نيست ارواح فردى و جهان مادى با وصف اين كه از لحاظ ماهيت و كيفيت از خدا متمايزند ( مرتبه هوهويت ذاتيه ) اما در عين حال جزيى از آن هستند ( نفس رحمانى ) .
اين تعبير و تعبيرهاى شانكارا با افكار آن دسته از صوفيه متناسب است كه مىگويند به يك اعتبار اشياء وجود دارند و به يك اعتبار ( نظرى عميق‌تر ) وجود ندارند و همه خداست .
ديدگاه شانكارا به نظر « شانكارا » علت واقعيتى لايتغير است و همان وجود و هستى مطلق است . جميع مظاهر يا معلولات بدان اضافه مىگردد . علت ، بود و معلولات ، نمودند . يعنى پديده‌هايى هستند كه از جهل و توهم عالم سرمى زند و ضميمه متن لايتناهى واقعيت مىگردند معلولات نمود و مظاهر علّتى لايتغيّر هستند ، و در واقع اساس وجودى ندارند . اين قانون عليت را شانكارا « ناوادا » يا صِرف واقعيت مىگويد . ( 1 )


1 - اديان و مكتب‌ها ، ص 785 .

138

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 138
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست