نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 104
پاى بند به اصول تسنّن است كه صوفى گرى وى اجازه بدهد . و گرنه در ترازوى انديشه مولوى كسانى چون ابوحنيفه و شافعى و . . . كه از اركان تسنّن هستند ، در مقايسه با بايزيدو جنيد و حلاّج و . . . كه سمبلهاى تصوّفند ، وزن و بهايى ندارند . چنان كه مىگويد : آن طرف كه عشق مىافزود درد * بوحنيفه و شافعى درسى نكرد در جاى ديگر نيز مولوى همين معنى را مورد تأكيد قرار داده است . افلاكى نقل مىكند كه مولوى گفته است : امام ابوحنيفه و امام مطلّبى و امامان ديگر ، معماران عالم خشكى بودند ، اما جنيد و ذوالنون و ابايزيد و شقيق و ادهم و منصور ( 1 ) و امثال ايشان ، مرغان آبى بودند . . . البته روى سخن ما با كسانى است كه به معيارهاى شرعى و دينى اعتقاد دارند ، و افكار و انديشهها را با آن مَحَك مىزنند ، و گرنه كسانى هستند كه اصولاً تصوّف و مولوى را از ديدگاه ديگرى مىپسندند . يكى از اين قبيل مريدان با اشاره به اينكه صوفيان انديشهاى وراى اعتقادات و مذاهب دارند ، مىنويسد : تصوّف . . . پس از اندك مدّتى با افكار فلسفى درآميخت و مخصوصاً تحت تأثير آراى اسماعيليه تمايلات باطنى پيدا كرد . . . و به سبب ايجاد محيطى آزاد انديشانه ، پناهگاه آزاد انديشان گرديد . ( 2 ) در جاى ديگر مىنويسد : در حالى كه اسلام قراردادى ( قوانين شرع ) انسانها را از روى اعتقادات آنان طبقه بندى مىكرد ، تصوّف بلندنظرىِ كامل نشان داد و همه انسانها را يكسان دانست . . . ( 3 ) مؤلف مذكور ، بالاخره عمق ديدگاه خود را نسبت به دين و تصوّف و مولوى بيان مىكند و مىگويد : . . . صوفيان سماع را از انسانيت گرفتهاند . . . سماع مولانا شايد اسلامى