نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 73
مولوى ، در صف مقدّمِ اين مبارزه بودند . ( 1 ) به عبارت ديگر هرچه ملاّى رومى نسبت به شمس شيفتگى و خودباختگى بيشتر نشان مىداد ، صوفيان و مريدان و . . . اظهار مخالفت و نفرت بيشترى مىكردند . در سفر دوباره شمس به قونيه نيز بزرگان تصوّف از وى استقبال نكردند و به وى خوش آمد نگفتند . در ماجرايى كه بين شمس و مخالفين او پيش آمد و بحران شكنندهاى كه شمس را در مخمصهاى سخت گرفتار كرده بود و شديداً نيازمند حامى و پشتيبان بود ، چيزى كه نمايان گر حمايت از وى باشد از سران صوفيه مذكور نقل نشده است . البته هدف ما تاريخ نگارى و بازگفتن رويدادهاى تلخ و شيرين گذشته نيست ، بلكه مقصود شكافتن لايههاى تاريخ و شناسايى هرچه بهترِ افكار و شخصيّت شمس تبريزى و همچنين مولوى است . در هر صورت آنچه گفته شد ، بيان گر شخصيّت شمس ، از بعد تصوّف ( كه هنر اصلى وى است ) ، از ديدگاه مشايخ صوفيّه عموماً ، و صوفيان قونيه خصوصاً بود . شمس تبريزى از ديدگاه غير صوفيّه اينك نگاهى به ديدگاه دانشمندانِ قرن هفتم مىاندازيم و شمس را در آيينه كتابهاى تاريخ و تراجم ( به طور خلاصه ) مطالعه مىكنيم . در عصرِ شمس ( قرن هفتم ) و عصر نزديك به آن ( اوائل قرن هشتم ) كتابهاى فراوان و بعضاً مفصّل و مهمى در زمينه تاريخ و تراجم و شرح حال نوشته شده است ، و نام صدها نفر از علماء ، فقهاء ، فلاسفه ، صوفيّه در آن كتابها ثبت گرديده است . نظير تاريخ ابن اثير ، مرآة الزمان سبط ابن جوزى ، ذيل تاريخ دمشق ، المبدأ والمأل فى التاريخ ، سير اعلام النبلاء ، تاريخ الاسلام ( همه به
1 - كتاب مولانا جلال الدين مىنويسد : علاءالدين چلبى پسر ميانى مولانا هم جزو كسانى بود كه شهادت شمس را موجب شدند . . . همو بود كه باعث تشديد فتنه عليه شمس شد . « او از روزى كه خود را شناخت معارض راه پدر و برادر مهتر بود ، ص 158 .
73
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 73