مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى و مثنوى در دو شماره مجلّه « حوزه » شماره 43 و 44 فروردين و ارديبهشت و خرداد و تير 1370 ويژه سى امين سال درگذشت آية اللّه العظمى بروجردى ( قدس سره ) مصاحبه‌اى چند با آيات و حجج اسلام درج نموده است ، شاهد عرض ما قسمتى از مصاحبه با آية اللّه آقاى حاج شيخ محمّد فاضل لنكرانى ( 1 ) است .
ايشان از آية اللّه بروجردى نقل كرده‌اند كه فرمود : به علّت علاقه به مطالعه انواع و اقسام كتابها تصميم گرفتم كتاب مثنوى را مطالعه كنم ، برنامه را طورى تنظيم كردم كه ظهرها بعد از ناهار و قبل از استراحت دقايقى به مطالعه مثنوى بپردازم ، مدّتى اين كار را ادامه دادم ، يك روز كه از اطاق ناهار خورى به اطاق استراحت مىرفتم تا مثنوى را مطالعه كنم صدايى را شنيدم كه به من گفت : فلانى مطالعه مثنوى را رها كن ; تو را به جايى نمىرساند ، از آن به بعد با آنكه به مطالعه مثنوى علاقه داشتم آن را ترك كردم ، اين را من خودم ( آية اللّه فاضل ) بدون واسطه از ايشان شنيدم اگر باواسطه مىشنيدم باور كردن آن برايم مشكل بود .
رحمت واسعه پروردگار بزرگ شامل روح سيدنا الاستاد بروجردى باد .
در مجلّه فوق الذكر مصاحبه‌اى نيز با آيت اللّه حاج شيخ لطف اللّه صافى گلپايگانى ( 2 )

1 - حضرت آية اللّه آقاى حاج شيخ محمّد فاضل لنكرانى فرزند مرحوم آية اللّه آقاى حاج شيخ فاضل لنكرانى قفقازى است كه آن مرحوم در فتنه حزب منفور روسيه از آنجا به ايران و قم آمدند و از بزرگان و مخصوصين آية اللّه بروجردى بودند ، ايشان يعنى آية اللّه حاج شيخ محمّد فاضل از فضلاء شاگردان جوان آقاى بروجردى و امام خمينى بودند ، و كتاب تحرير الوسيله مرحوم امام را در زمان تبعيد آن مرحوم شروع به شرح كردند ، و اكنون اين شرح با نام « تفصيل الشريعة » چاپ شده است ، آية اللّه فاضل كه مدّتى در زمان ستمشاهى در يزد تبعيد بودند در زمان انقلاب مشغول نوشتن اين شرح بودند و با هم دوستى داشتيم ، ايشان اكنون از مراجع تقليد مىباشند ، خداوند مزيد توفيقات خود را شامل حال ايشان بفرمايد ، إن شاء اللّه تعالى . 2 - ايشان از بزرگان مجتهدان و عدول حوزه علميّه قم هستند ، مشاراليه فرزند مرحوم حجّة الاسلام شيخ محمّد جواد گلپايگانى و از شاگردان بزرگ آية اللّه بروجردى ، و داماد مرحوم آية اللّه العظمى گلپايگانى مىباشند ، برادر بزرگ ايشان آية اللّه آقاى حاج شيخ على صافى نيز از بزرگان و شاگرد آقاى بروجردى مىباشند ، مصاحبه با ايشان هم در مجلّه فوق الذكر درج شده است .

486