responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 623


بگذرد وجلال وجمال عظمت الهى تو را ببيند .
در اين هنگام است كه همهء حواس آدمى از حجابهاى فراوان مىگذرد وبر ديد وخطاب وهمدمىاش با عالم كبريايى مىافزايد . موقعى كه سياهى زنگى از دل سفيد رومى انسانى زدوده شود ، خورشيد غيبى سر از افق درون برمىآورد ودانشهاى ناخواندنى در دلش به تموج درمىآيد .
شادى ديگرش آن بود كه دعايش مردود نگشت وعاقبت به هدف اجابت رسيد . برخاست وبه دكان صحافى آمد واوراق نوشته شده را بهم زد ، تا آن گنج نامه را با همان علاماتى كه هاتف گفته بود ، پيدا كرد ودر بغل زد واز صحاف خدا حافظى نموده به او گفت : اى استاد ، بار ديگر پيش تو خواهم آمد .
[ تا بدانى چه گنج گران بها را در ميان كاغذ پاره ها داشتى ودرك نمىكردى ] فقير گنج نامه را برد وبا دقت در جاى خلوت شروع به خواندن كرد ودر حيرت فرو رفت ، < شعر > كه بدينسان گنج نامهء پر بها چون فتاده مانده اندر مشقها ؟
< / شعر > پس از اين شگفتى وحيرت ، اين انديشه در خاطرش سر زد كه خداوند است كه نگهبان هر چيز است . حال كه خداوند حافظ همهء اشياء است : - < شعر > كى گذارد حافظ اندر اكتناف كى كسى چيزى ربايد از گزاف گر بيابان پر شود زرّ ونقود بىرضاى حق جوى نتوان ربود < / شعر > اين شوخى نيست ، بلكه حكم قدر الهى است كه اگر بدون كمترين سكته واشكال صد قرآن وكتاب بخوانى ، اگر قدر الهى كمك نكند ، حتى نكته‌اى هم در حافظهء تو نمىماند . وبالعكس اگر به تصفيه ى نفس وانجام تعهد الهى موفق شوى ، دانشها وبينشهاى كم نظير از درونت سر مىزند وبهستى خود وجهان آشنايت مىسازد ، چنانكه - < شعر > شد ز جيب آن كف موسى ضو فشان كان فزون آمد ز ماه آسمان كان كه مىجستى ز چرخ با نهيب سر برآورده است اى موسى ز جيب < / شعر >

623

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 623
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست