نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 597
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 636)
< شعر > ( ( 1726 ) ) هر دمت گل نى بهار وخرّمى است همچو چاش گل تنت انبار چيست ( ( 1827 ) ) چاش گل تن فكر تو همچون گلاب منكر گل شد گلاب اينت عجاب ( ( 1828 ) ) از كپى خويان كفران كَه دريغ بر نبى خويان نثار از مهر وميغ ( ( 1829 ) ) آن لجاج كفر قانون كپى است وان سپاس وشكر منهاج نبى است ( ( 1830 ) ) با كپى خويان تهتكها چه كرد بر نبى رويان تنسكها چه كرد ( ( 1831 ) ) در عمارتها سگانند وعقور در خرابىهاست گنج عزّ ونور ( ( 1832 ) ) گر نبودى اين بزوغ اندر خسوف گم نكردى راه چندين فيلسوف ( ( 1833 ) ) زيركان وعاقلان از گم رهى ديده بر خرطوم داغ ابلهى < / شعر > آيه « قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي اَلأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى اَلْقَوْمِ اَلْفاسِقِينَ 5 : 26 . » ( 1 ) ( خداوند به موسى عليه السلام فرمود : [ چون بنى اسرائيل در ورود به ارض مقدس با تو مخالفت كردند ] ارض مقدس براى آنان چهل سال ممنوع خواهد بود [ در نتيجهء مخالفتشان ] مدت چهل سال در روى زمين گم وسرگردان مىشوند . تو بر حال مردم تبهكار متاسف وناراحت مباش ) . « وأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ اَلْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ 2 : 93 . » ( 2 ) ( بنى اسرائيل به جهت كفر يا كفرانى كه ورزيدند ، محبت گوساله در دلهايشان جايگير گشت . )