responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 510


تفسير ابيات پيامبر ما ، آن پيشواى پيروز - عالم بشريت ، صحيح فرموده است كه هر كس از اين دنيا بگذرد وخيالات پا در هوا ونامعقولهايى كه گريبان روحش را مىفشرد از بين برود ، دردش اين نيست كه چرا مرگ گريبانش را گرفت ، بلكه دريغ وتاسفش براى آنست كه چرا در باره مرگ نيانديشيدم تا از زندگانى بهره بردارى كنم ، چرا در بارهء مرگ كه عبور از مزرعهء حيات به قلمرو محصول حيات است فكر وكارى نكردم .
من همهء عمرم را از چشم لوچى كه داشتم ، خيالاتى را قبلهء خود كردم كه با فرا رسيدن اجل نابود شدند ورفتند . حسرت گذشتگان از اين خاكدان در بارهء خود مرگ نيست ، بلكه در بارهء آن است كه پاى بند نقشها وصورتها گشتند ونفهميدند كه آن پيرايه هاى جالب نقش وكف ناچيز بوده است كه از دريا مىجنبد ونمودى براى خود پيدا مىكند .
موقعى كه دريا كفها را از خود بيرون مىاندازد ، اگر بخواهى جاى آن كفهاى را ببينى ، برو به گورستان وبه مردگان تماشا كن كه چند صباحى روى درياى وجود جست وخيز كردند وسپس به زير خاك تيره وتار رفتند وهيچ شدند .
وقتى كه به سراغشان رفتى - < شعر > پس بگو كو جنبش وجولانتان بحر افكنده است در بحرانتان < / شعر > تا آنان پاسخ تو را با زبان حال بگويند : كه چرا اين سؤال را از ما مىكنى ؟ برو از خود دريا بپرس ، زيرا هيچ نقشى بدون موج نمىجنبد وگرد هرگز بدون باد به هوا نمىرود .
موقعى كه غبار نقشها را مىبينى باد را در نظر بياور وهنگامى كه كف را مىنگرى درياى وجود را در نظر بگير .
ودقت كن كه چيزى كه به كار تو مىخورد واهميت دارد همان نظر وانديشه است ، مابقى

510

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 510
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست