responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 376


را كه خود راسل آن را در كتاب عرفان ومنطق به صراحت قاطعانه مورد انتقاد قرار مىدهد در مقابل ديد اديان الهى مخصوصاً دين اسلام كه چيزى را از روح انسانى حذف ومنها نمىكند آن قدر كم رنگ ومرده است كه جز تاسف به گروندگان آن چيزى از دست انسانى ساخته نيست مگر جاى دريغ نيست كه انسان نداند كه حركت وتحول رو بناى جهان هستى در تماس با انسانهاى هشيار وهدف دارد ، همراه با اثر مثبت براى ابديت روح بوده وبه قول هگل وجلال الدين آنان را به آهنگ كلى هستى نزديك مىسازد ؟ ديگر اين كه حركت وتحول جهان هستى مغز وروان هيچ فرد آگاه را با خلا محض رو برو نمىسازد ، تا با رو برو شدن حواس ومغز با خلا محض ، هستى آدمى مانند نيستى محض جلوه كند .
براى توضيح بيشتر در باره اين موضوع كافى است كه به وحدت واقعى يا وحدت ناشى از شدت سرعت حركت ورويدادها توجه كنيم . با اين سرعت حركت كه در هستى حكم فرما است ، آفرينندهء حكيم حواس وذهن ما را طورى تعبيه كرده است كه شناسايى ما در باره اين جهان نمايشى مانند واحد ثابت ومستقر دارد ، بهترين دليل اين نمايش قوانين علمى ومكتبهاى فلسفى فراوانى است كه در هر دوره‌اى به فرهنگ بشرى عرضه مىشود .
8 - يك راه ديگر براى اثبات واقعيت پايدار در صحنه حركت وتحول < شعر > داد خود از كس نيابم جز مگر زان كه هست از من به من نزديكتر كاين منى از وى رسد دم دم مرا پس ورا بينم چو اين شد كم مرا [1] جان فشان اى آفتاب معنوى مر جهان كهنه را بنما نوى جان فشان افتاد خورشيد بلند مىشود هر دم تهى پر مىكنند < / شعر >



[1] دفتر اول ص 45 ب 29 . .

376

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 376
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست