نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 375
به آن اشاره مىكند كه - < شعر > شد مبدل آب اين جو چند بار عكس ماه وعكس اختر برقرار < / شعر > با تمام پيچيدگى معمايى كه در بر دارند ، محصول تماس وذهن حواس ما با جهان عينى است ، وگر نه ، نه در طبيعت ماه ثابتى ( به عنوان هيولا وماده وساير طنابهاى ديگر ) داريم كه در فضا ايستاده باشد ونه عكس ثابتى مىتواند در خود جويبار هستى در حال حركت ، وتحول منعكس شود . 7 - آيا نظريهء تغيير دايم به قول هراكليتوس نظريهء دردناكى است ؟ اين مبحث همان مسئلهء دوم است كه عنوانش را در پيش متذكر شدهايم . مفهوم دردناك در موضوع حركت وتحول كه راسل به هراكليتوس نسبت مىدهد وخود هم تمايلى به آن ابراز مىكند ، چه معنا دارد ؟ يعنى اگر جهان ساكن مىشد ، براى همهء انسانها اسباب فرح وشادى مىگشت اگر حركت خوبىها وزيبايىها را از دست ما مىگيرد ، بديها وزشتىها را هم جاروب مىكند . به نظر مىرسد اين حكم سطحى در باره حركت وگذشت نمودها ورويدادهاى جهان از يك ريشهء درونى روييده شده است كه از روزگار قديمى تا كنون خود خواهى ناميده مىشود . چه ريشه دار است اين خود خواهى كه حتى در جهان شناسى هم كه بايستى بىطرفانه صورت بگيرد ، تاثير مىبخشد وبهر تقدير دردناك بودن نظريهء تغيير دايم در جهان هستى براى كسى كه عبور هر يك از دقايق قطعهاى از موجوديت او را به آغوش نيستى مىسپارد ومىگويد : < شعر > زان پيش كه غمهات شبيخون آرند فرماى كه تا بادهء گلگون آرند تو زر نهاى اى غافل نادان كه تو را در خاك نهند وباز بيرون آرند < / شعر > منسوب به خيام صحيح است ، ولى اين سطح نگرى در بارهء قطعه قطعه كردن زمان جهان هستى
375
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 375