responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 359


وارد نشده‌ام ) تكرار كن ، اگر او همين جمله را بار ديگر به زبان مىآورد ومىگفت : من جمله‌اى را كه گفتم ، تكرار كنم ، كشف از آن مىكرد كه هنوز به سرعت واقعى حركت پى نبرده است والا مىگفت : مشابه آن جمله را پس از تحولات درونى وبرونى در يك هزارم يا ميليونم لحظه ، باز گو كردم .
2 - حركت وتحول هستى در استخدام سنت تكامل است < شعر > هيچ آيينه دگر آهن نشد هيچ نانى گندم خرمن نشد هيچ انگورى دگر غوره نشد هيچ ميوه پخته با كوره نشد [1] از جمادى مردم ونامى شدم وز نما مردم ز حيوان سر زدم مردم از حيوانى وآدم شدم پس چه ترسم كى ز مردن كم شدم حملهء ديگر بميرم از بشر تا برآرم از ملايك بال وپر از ملك هم بايدم جستن ز جو كل شيء هالك الا وجهه بار ديگر از ملك پرّان شوم آن چه آن در وهم نايد آن شوم پس عدم گردم عدم چون ارغنون گويدم انّا اليه راجعون [2] < / شعر > اين مسئله در موضوع حركت وتحول جهان هستى فوق العاده با اهميت است كه آيا جهان هستى رو به كمال است يا نه ؟ از مجموع آراء وعقايدى كه از افكار بشرى تراوش كرده است ، پنج عقيده ويا احتمال در اين مسئله وجود دارد .
البته مقصود از اين كه در اين مسئله پنج نظر وعقيده وجود دارد ، اين نيست كه اين عقايد واحتمالات صريحا مطرح شده وبا استدلالهاى قانع كننده عرضه شده است ، زيرا اين گونه مسائل فلسفى كه از حد ومرز علم محض بالاتر است ، همواره در قلمرو ذوق پردازى وبا دلايل مربوط به فهم برين نه انديشه هاى قانونى مطرح



[1] دفتر دوم ص 99 ب 40 و 41 . .
[2] دفتر سوم ص 199 ب 66 تا 71 . .

359

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 359
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست