responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 338


< شعر > ( ( 870 ) ) هيچ مىگويند كاين لبيكها پى ندايى مىكنيم آخر چرا كو ندا تا خود تو لبيكى دهى از ندا لبيك تو چون شد تهى ( ( 871 ) ) بلكه توفيقى كه لبيك آورد هست هر لحظه ندايى از احد < / شعر > اگر از اعماق جان لبيك بگويى ، بدان كه ندايى از خداوند ذو الجلال به اعماق جانت طنين انداخته است واگر از ته دل نداى الله الله گفتى بدان كه لبيكى از خداوند ته دل تو را شورانيده است براى توضيح هر دو مضمون كه در عنوان مبحث مطرح كرديم ، نخست مضمون دوم را كه اگر ندا كنى لبيك را شنيده‌اى ، از دفتر سوم مثنوى ابياتى را مىآوريم :
< شعر > آن يكى الله مىگفتى شبى تا كه شيرين گردد از ذكرش لبى گفت شيطانش خمش اى سخت رو چند گويى آخر اى بسيار گو اين همه الله گفتى از عتو خود يكى الله را لبيك كو مىنيايد يك جواب از پيش تخت چند الله مىزنى با روى سخت او شكسته دل شد وبنهاد سر ديد در خواب او خضر را در خضر گفت هين از ذكر چون وا مانده‌اى ؟
چه پشيمانى از آن كش خوانده‌اى ؟
گفت لبيكم نمىآيد جواب زان همىترسم كه باشم ردّ باب گفت خضرش كه خدا اين گفت به من كه برو با او بگو اى ممتحن بلكه آن الله تو لبيك ماست وان نياز ودرد وسوزت پيك ماست نى تو را در كار من آورده ام نه كى من مشغول ذكرت كرده ام حيله ها وچاره جويىهاى تو جذب ما بوده گشاده پاى تو درد عشق تو كمند لطف ماست زير هر يارب تو لبيكهاست < / شعر >

338

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست