responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 334


براى مبعوث شدن ، مردن مقدمهء لازم است ، زيرا بعث زنده كردن مردگان مىباشد . همهء اهل عالم از همين جا به غلط رفته‌اند كه از عدم مىترسند ، در صورتى كه عدم پناهگاه آنها است . [1] علم را بايد از ترك علم وسلامتى را از ترك سلامتى جستجو كرد ، هست را از نيست ، دست را از بىدستى بايد تحصيل نمود . [2] اى خدايى كه بهترين يارى كنندگانى ، تنها تو مىتوانى ديدگان نيست بين ما را هست بين فرمايى .
اگر دو ديدهء آدمى مبدل ونورانىتر شود محشر را در همين جهان منظم مىتواند ببيند واين حقايق كه مىگويم بدان جهت ناتمام مىنمايد كه فهمش به اين مردم خام ممنوع است . چنانكه نعمتهاى لذت بخش بهشتى به دوزخيان ممنوع است ، با اين كه خداى ما سخى وكريم مطلق است . بدان جهت كه شايستگى عهود بهشتى را ندارند شهد خلد برين به كامشان تلخ مىنمايد . شما از خودتان ملاحظه كنيد كه وقتى مشترى نداريد ، دستتان براى معامله وسوداگرى نمىجنبد . تماشاگران را نمىتوان مشترى محسوب نمود ، آن تماشاگرى خود چيز فريبنده ايست كه پى در پى قيمت اين كالا وآن كالا را مىپرسد وتنها منظورى كه دارد ، گذراندن وقت وريشخند به تو است ، يا اين كه براى دفع ملال خاطر به مغازهء تو هم سرى مىزند ، در صورتى كه نظر خريدارى ندارد . اين تماشاگر - < شعر > كاله را صد بار ديد وباز داد جامه كى پيمود ؟ او پيمود باد < / شعر > اقبال علاقمندانهء مشترى كجا ومزاح وشوخىها سرسرى كجا ؟ او كه از دارايى دانه‌اى ندارد ، خريدارى او جبه‌اى را كه با تو مذاكره مىكند ، جز براى شوخى نخواهد بود .



[1] مفهوم عدم در اصطلاح جلال الدين در مباحث گذشته مطرح شده است . .
[2] مقصود از ترك علم وسلامتى در جملات فوق گام به بالاتر از علم وسلامتى وهستى طبيعى گذاشتن است كه با تولد دوم قابل وصول است . .

334

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 334
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست