responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 314


مىگيرد . نه از رسوم وقراردادهاى اعتبارى وصورى وزود گذر . خود جلال الدين مىگويد :
< شعر > تا نگريد ابر كى خندد چمن تا نگريد طفل كى نوشد لبن طفل يك روزه همىداند طريق كه بگريم تا رسد دايه شفيق تو نمىدانى كه دايهء دايگان كم دهد بىگريه شيرت رايگان گريهء ابر است وسوز آفتاب استن دنيا ، همين دو رشته تاب < / شعر > اگر گذشتن وانقراض حادثهء كربلا بتواند دليلى به عدم لزوم يادبود آن داستان باشد ، حتى : جلال الدين هم نمىتواند بگويد :
تنها به حال خود گريه كنيد ، زيرا چنانكه داستان خونين كربلا گذشته وبه سلسلهء ابديت پيوسته است - هم چنين تبهكارىها وگنه كارىهاى ما نيز به حكم .
< شعر > هر نفس نو مىشود دنيا وما بىخبر از نو شدن اندر بقا عمر همچون جوى نو نو مىرسد مستمرى مىنمايد در جسد < / شعر > گذشته وبه پشت پردهء طبيعت خزيده است ، ديگر جايى براى گريه نمىماند .
اگر بگوييد : گريه توام با توبه وباز گشت ، كثافتها ولجنهاى روح را شستشو مىدهيد ، مىگوييم : گريه بر داستان نينوا نيز كثافتها ولجنهايى را كه به روى انسان وانسانيت با دست تبهكاران كشيده مىشود ، شستشو مىكند ومىگويد : روى انسان را پاك نگه بداريد .
ممكن است شما موضوع گذشتن تبهكارىها وگناهان را با اين مطلب رد كنيد كه زشتىها ومعاصى در اعماق جان آدمى رسوب مىكند ومىماند ، لذا براى زدودن آن احتياج به گريه وزارى وتوبه داريم ، ما همين مطلب را در بارهء داستان حسين پيش مىكشيم ومىگوييم : درست است كه قصهء كربلا قرون متمادى است كه از پيش چشمان انسانها گذشته است ، اما وجدان تاريخ اين حادثه را كه حيات آفرين حادثهء انسانى است ، در اعماق خود حفظ نموده وتعيين رديف خود را در اين كارزار مستمرا هر انسان در تمام زندگانىاش خواهان است . البته مىپذيريم كه

314

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست