نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 313
از شمشيرهاى كشيده شده مطرح نمايد . 10 - ديگر نمىگويم كه اين انسان متفكر ومربى در بارهء نماز بامداد وبعد از ظهر روز عاشورا كه حسين عليه السلام با ابو ثمامهء صائدى ويك نفر ديگر برگزار كرد ، چه سخنانى مىتوانست بگويد . در ميان گريهاى كه شاعر مسافر حلب يا جلال الدين از زبان او توصيه مىكند ، با گريه به حسين كه گريه بر خود وانسانيت وانسانها را در بر دارد ، منافاتى وجود ندارد . شاعر مسافر حلب يا جلال الدين از زبان او به آن مردم مىگويد : برويد به حال خودتان گريه كنيد ، زيرا كه در خواب سنگينى فرو رفتهايد . گمان نمىكنم عاقل با ايمانى پيدا شود واين حقيقت را كه خوابهاى سنگين ما سزاوار هزاران گريه ها است ، تاملى داشته باشد . اين حقيقت را از حق تعالى شنيدهايم كه فرموده است : « فليضحكوا قليلا وليبكوا كثيرا جزاء بما كانوا يكسبون » ( كمى بخندند وبايستى زياد بگريند ، زيرا مجازات اندوخته هاى آنان چنين است ) . اما ضمناً اين حقيقت را هم نبايد فراموش كنيم كه گريه وناله بر حسين جنبهء عاطفى معمولى ندارد ، كه مورد تحقير ما فوق عاطفه واحساسات قرار بگيرد . زيرا روشن است كه خاك تيرهء گور آن هم با گذشت سيزده قرن واندى عاطفه طبيعى وگريه هايى را كه از احساسات طبيعى فوران مىكند ، خاموش مىكند ، چنانكه در مرگ پدران وفرزندان خود مىبينيم . بلكه اين گريه ايست به حال حق وعدالت كه دستخوش هواى نفس يزيد نابكار وپيروانش گشته است . بگذاريد دفاع انسانها از حق وعدالت در صورت اشك تحول آور از اعماق جانشان برآيد تا آشكار شود كه حق وعدالت از اعماق جانها سرچشمه
313
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 313